نویسندگان: احمد کاظمی و محمدعلی کفائی فر
هدف: از نخستینبار که «اقلیت» مذهبی در قالب معاهده اوگسبورگ (1555) مطرح شد، مفهوم آن تاکنون بارها از بُعد شکلی و محتوایی تطور یافته است. پس از «اقلیت مذهبی»، به ترتیب، «اقلیت قومی» با سند کنگره وین (1815)، «اقلیت زبانی» با رای مشورتی دیوان دایمی دادگستری بینالمللی (1935) و همچنین با تصویب ماده 27 میثاق حقوق مدنی و سیاسی (1966)، و «اقلیت ملی» با «اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیتهای ملی یا قومی، مذهبی و زبانی» (1992) وارد حقوق بینالملل شدند. در این فرایند اقلیت از منظر مفهومی نیز بهویژه از بُعد لغو شرط تابعیت دچار تطور شد. هدف این نوشتار، آیندهپژوهی تطور مفهوم اقلیت در حقوق بینالملل است.
روش: این پژوهش با پذیرش اصول شیوه توصیفی و تحلیلی، از راهبرد استفهامی و روش «امتداد حال به آینده» که یکی از روشهای آیندهپژوهی است، استفاده میکند.
یافتهها: با اتکاء به نظریه چندفرهنگگرایی، محور آیندههای محتمل در تداوم تطور شکلی و محتوایی مفهوم اقلیت، کاهش نقش عناصر چهارگانه عُرفی مذهب، قومیت، زبان و منشأ ملی در شناسایی اقلیتها و افزایش نقش مؤلفه «تمایز در عادات، باورها و رفتارها» است.
نتیجهگیری: بررسی پیشرانها نشان میدهد که در «آینده محتمل»، کنشگری کشورهای غربی برای ورود گروههای جدید، نظیر فِرَق غیر رسمی و همجنسگراها، به دایره حقوقی اقلیتها وجود دارد. برای جلوگیری از این روند مغایر با «نظم عمومی»، همکاری حقوقی دُوَل عضو سازمان همکاری اسلامی بهویژه در «کمیته حقوق بشر» و «مجمع مربوط به امور اقلیت» ضروری است.