تلاش‌های ترامپ برای مسدود کردن بودجه فدرال، تعطیل کردن آژانس‌های فدرال، محدود کردن حقوق کارگران و اخراج کارکنان فدرال از طریق ابزارهای غیرقانونی، و همچنین استفاده جمهوری‌خواهان از فرآیند «آشتی بودجه‌ای» برای کاهش بودجه فدرال تأمین اجتماعی و کمک‌های غذایی، و آموزش عمومی، ادامه سنتی شرم‌آور در تاریخ آمریکا است که عبارت است از سلب سیستماتیک انسانیت، محروم کردن از حقوق مدنی و سرقت از سیاه‌پوستان آمریکا.

چرا ترامپ و متحدانش این کار را می‌کنند؟ انگیزه آنها تحکیم بیشتر ثروت و قدرت خود از طریق تقسیم قدرت جمعی ماست. این نمایش که با دقت برنامه‌ریزی شده است، برای شوکه‌کردن، درهم شکستن و منحرف‌کردن توجه ما از حرص و طمع شدید معدود ثروتمندان و قدرتمندان طراحی شده است، کسانی که در تلاش برای غارت سیستم‌های بانکی و پرداخت‌هایی هستند که بودجه عمومی را با دلارهای مالیاتی ما تأمین می‌کنند.

در ایالت‌های مختلف سراسر آمریکا، راست افراطی در حال پوشاندن تاریخ واقعی نژادپرستی ساختاری و پیشرفت سیاه‌پوستان است و این در حالی است که رژیم جدید ترامپ آماده می‌شود تا مستقیماً از آن تاریخ و به ویژه از خشونت‌آمیزترین فصول آن نسخه برداری کند؛  برده‌داری، دوره پس از بازسازی و جداسازی نژادی دوران جیم کرو Jim Crow ، قتل‌عام تالسا Tulsa Massacre در ۱۹۲۱، سرکوب رأی‌دهندگان، ردلاینینگ  Redlining)  رویه و نظام تبعیض‌آمیزی که در ایالات متحده، به‌ویژه از دهه ۱۹۳۰ تا اواخر دهه ۱۹۶۰، در زمینه مسکن و امور مالی به کار گرفته می‌شد(، و کشتار سیاه‌پوستان توسط پلیس. در این دوره‌ها، آمریکایی‌های سفیدپوست واکنش خصمانه‌ای را علیه پیشرفت سیاه‌پوستان آمریکا آغاز کردند. اما تهاجم دولت کنونی ترامپ نیز یادآور اقدامات خشونت‌آمیز و ضددموکراتیک دیگری است که دولت و ارتش ایالات متحده علیه مردم بومی در آمریکای شمالی و مردم مستعمره‌شده در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا مرتکب شده‌اند.

یکی از ویژگی‌های کلیدی عملکرد این نظام، ناهماهنگی شناختی و ترور روانی است. طبقه حاکم و دارندگان بیشترین ثروت و دارایی، همواره به شکل نامتناسبی اکثریت قاطع مردان سفیدپوست، و مسیحی بوده‌اند، درست مانند اکثر مدیران عامل (CEO)، سهامداران و هیئت مدیره‌های شرکت ها و سازمان و همین گروه کوچک هستند که در تلاشند تا ثروت و قدرت را در دستان خود بیش از پیش تثبیت کنند. اما در حالی که تمام توان خشونت ساختاری و یک دولت اقتدارگرا علیه اقلیت‌ها و سیاه‌پوستان آمریکا به کار گرفته می‌شود، مقامات در بالاترین سطوح دولتی، در مورد نازی‌ها پست می‌گذارند و روایت نژادپرستانه‌ای را ترویج می‌کنند و مظلوم نمایی می کنند که مردان سفیدپوست مسیحی قربانیان یک دستور کار «وُک» (واژه «وُک» (Woke) یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به طور کلی به معنای "هوشیار" یا "آگاه بودن نسبت به بی‌عدالتی اجتماعی و نژادی" است) شده و با سیاست‌های تنوع، برابری و شمول (DEI) از حقوق خود محروم شده‌اند.

ترامپ حرفه سیاسی خود را با دروغ‌های نژادپرستانه‌ای مانند این‌ها ساخت؛ شروع از ادعاهایی مبنی بر این که اوباما در ایالات متحده متولد نشده است و سپس چندین کارزار (دوره ریاست جمهوری خود) را صرف تحقیر سیاه‌پوستان آمریکا و جوامع آن‌ها کرد. دهه‌ها پیش از آن، در سال ۱۹۷۳، دولت فدرال علیه ترامپ و پدرش، فرد ترامپ Fred Trump ، به دلیل تبعیض در حوزه مسکن علیه مستأجران سیاه‌پوست، شکایت کرد و در پرونده پیروز شد. بعدها در سال ۱۹۸۹، ترامپ همچنین در چندین روزنامه آگهی تمام‌صفحه‌ای منتشر کرد و خواستار اعدام نوجوانان سیاه‌پوست و لاتین‌تباری شد که در مورد جرمی تحت تحقیق و بررسی بودند که بعداً بی‌گناهی آن‌ها ثابت شد. اکنون، ترامپ به دستاوردهای نسبی حاصل از تبعیض مثبت (Affirmative Action) حمله می‌کند و کارکنانی را از نیروی کار فدرال اخراج می‌کند که به شکل نامتناسبی افراد رنگین‌پوست هستند.

جنبش ترامپ با نارضایتی‌های بسیار واقعی تقویت شد، اما او به‌جای حل مشکلات واقعی، گروه‌هایی را که از لحاظ تاریخی حذف شده‌اند قربانی کرد. در حالی که حامیان ثروتمند او دقیقاً همان چیزی را که آگاهانه رأی داده‌اند به دست می‌آورند، دیگران فریب خوردند تا خشم، ترس و رنجش خود را متوجه گروه‌هایی کنند که با موانع سیستمی مشابهی روبرو هستند. این فریب خوردگان ترامپ در اصل باید خشم و ناراحتی خود را متوجه طبقات ثروتمندی هدایت کنند که مستقیماً مسئول این مشکلات‌اند. این‌ها تاکتیک‌هایی هستند که توسط رهبران و دولت‌های اقتدارگرا و سرکوبگر در سراسر تاریخ مدرن استفاده شده‌اند، از فاشیسم اروپایی گرفته تا جنوب دوران جیم کرو، و رژیم‌های اقتدارگرای امروزی در مکان‌هایی مانند روسیه، مجارستان و بلاروس.

به همین دلیل است که ترامپ سال‌ها را صرف به چالش کشیدن نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ و ایجاد وحشت در مورد ایمنی انتخابات کرد تا راه را برای سیاست‌هایی هموار کند که مخالفان سیاسی او، به ویژه رأی‌دهندگان سیاه‌پوست و رنگین‌پوست – که درصد فزاینده‌ای از واجدین شرایط رأی‌دهی را تشکیل می‌دهند – را بیشتر سرکوب و از حقوق مدنی محروم کند. سرکوب قدرت سیاسی جمعی جامعه سیاه‌پوستان یک خطر فوری و وخیم برای سیاه‌پوستان آمریکا است و عواقب آن بر همه طبقات کارگر و متوسط احساس خواهد شد.

تاریخچه جنبش عدالت محیط زیستی به طور دقیق نشان می‌دهد که چگونه نژادپرستی ضدسیاه‌پوستان در تضعیف دموکراسی آمریکا محوری است. دهه‌ها پیش، رهبران سیاه‌پوست و فعالان حقوق مدنی برای جلوگیری از تخلیه کامیون‌های مملو از آلودگی در سرزمین خود در وارن کانتی Warren County کارولینای شمالی North Carolina ، مبارزه کردند و به این ترتیب، جنبشی را آغاز کردند که اکنون آن را به عنوان جنبش عدالت محیط زیستی می‌شناسیم. حمایت‌های ناشی از این جنبش به نفع جوامع بی‌شماری از آمریکایی‌ها به‌ویژه سیاه‌پوستان آمریکا و جوامع رنگین‌پوست بوده و در ادامه، الهام‌بخش جنبش عدالت اقلیمی شده است که در تلاش برای نجات سیاره ما است. اما دولت ترامپ در حال برگشت از این دستاوردها و تسریع در استخراج منابع است. او خطوط لوله خطرناک و پروژه‌های پرمخاطره ای را که عمدتاً از جوامع روستایی، کم‌ثروت و یا رنگین‌پوست می‌گذرند، سریعاً به تصویب می‌رساند. بسیاری از این پروژه‌ها از جوامع سیاه‌پوست در خلیج جنوبی (Gulf South) می‌گذرند، جایی که از قبل تحت فشار آلودگی هوا، سرطان و سایر بیماری‌های ناشی از صنعت سوخت فسیلی قرار دارند. مجموعه‌ای از فرمان‌های اجرایی و طرح‌های جدید، دسترسی جوامع سیاه‌پوست را به بودجه عمومی برای مشارکت و بهره‌مندی از گذار به انرژی پاک محدود می‌کند.

این فرمان‌های ترامپ – و موارد مشابه دیگر – نمی‌توانند قوانین یا مصوبات کنگره را تغییر دهند، اما آن‌ها نشان‌دهنده نیت‌های وحشتناکی برای کاهش حفاظت از هوا و آب، حذف خدمات حیاتی اجتماعی، اخراج میلیون‌ها نفر از کار، و تحمیل هزینه‌های بیشتر بر دوش سیاه‌پوستان آمریکایی هستند که از قبل نیز با هزینه‌های بالا روبرو هستند. سیاه‌پوستان از قبل سهم بزرگتری از درآمد خود را برای نیازهای اساسی مانند مسکن و آب و برق پرداخت می‌کنند و احتمال بیشتری دارد که مستأجر کم‌درآمد باشند. این امر به ویژه در دوران افزایش بلایای ناشی از تغییرات آب و هوایی نگران‌کننده است، زیرا این بلایا به طور نامتناسبی جوامع کم‌درآمد و سیاه‌پوست را تحت تأثیر قرار می‌دهند. تهدیدهای دولت ترامپ برای کاهش منابع فدرال برای امدادرسانی و بهبودی از بلایا، احتمالاً به معنای آواره شدن و از دست دادن ثروت نسلی خانوارهای و جوامع سیاه‌پوست بیشتری خواهد بود.

خط اصلی، یک استراتژی عمدی برای تمرکز قدرت و ثروت از طریق از بین بردن حمایت‌هایی است که دستیابی به آن‌ها ده‌ها سال مبارزه سخت جنبش حقوق مدنی زمان برد. از گسترش پروژه‌های سوخت فسیلی در جوامع سیاه‌پوست گرفته تا عقب‌نشینی از حمایت‌های مربوط به عدالت محیط زیستی، هدف همگی این تلاش‌ها محافظت و گسترش منافع شرکت‌ها به قیمت سلامت و ایمنی عمومی است.

ترس‌آفرینی فریبنده دولت، جوامع به حاشیه رانده شده را مقابل یکدیگر قرار می‌دهد به این امید که ما یک سیستم اقتصادی را نادیده بگیریم که منابع را از پایین استخراج کرده و ثروت را در بالا متمرکز می‌کند. برای کارکرد این سیستم، طرفداران آن باید تفرقه بیندازند، حواس‌ها را پرت کنند و قدرت مردم را سلب نمایند. ایستادگی برای عدالت و برابری به معنای افشا کردن این بی‌عدالتی‌ها و ادامه مبارزه برای آینده‌ای فراگیر، عادلانه و پایدار برای همه آمریکایی‌ها است.

*کاتالینا گونزالس، راشل مایو ، Progressivereform




https://irrcmr.com/post/846