در همایش ملی روز جهانی حقوق بشر که با مشارکت «مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها» و روز 20 آذر 1403/ 10 دسامبر 2024 (روز جهانی حقوق بشر) در تالار سلام کرسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، نمایندگان اقلیت های دینی در مجلس شورای اسلامی، دستیار معاون حقوقی رئیس جمهور و تعدادی از اساتید دانشگاه به سخنرانی پرداختند. متن سخنرانی ها در ادامه آورده شده است . 


دکتر آرا شاوردیان، نماینده مسیحیان ارمنی تهران و شمال ایران در مجلس شورای اسلامی:


بسیار خرسند و مفتخر هستم که امروز فرصتی به دست آمده است تا در این جمع فرهیخته ، به عنوان نماینده جامعه مسیحیان ارمنی تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی در  کنار شما بزرگواران باشم. امروز در این گردهمایی ما دو مناسبت پراهمیت را گرامی می داریم. نخست افتتاح «مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها» و دوم «روز جهانی حقوق بشر». به نوعی این تقارن زمانی را به فال نیک می گیریم. گردهمایی امروز به زیبایی نمایانگر احترام و پایبندی ما به ارزش های انسانی و جهانی است که در راس آن عدالت و برابری قرار دارد. 

روز جهانی حقوق بشر در واقع فرصتی است تا به حقوقی که همه ما از آن برخورداریم و مسئولیتی که در قبال یکدیگر داریم، بیشتر بیاندیشیم. این روز یادآور تصویب سندی است که برای نخستین بار حقوق و آزادی های اساسی همه انسانها را بدون تبعیض به رسمیت شناخت.  در کنار این مناسبت جهانی ، امروز ما شاهد افتتاح مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها هستیم. تاسیس این مرکز بیانگر عزم جمهوری اسلامی ایران برای تقویت گفتمان حقوق بشر و حمایت از حقوق اقلیت ها است. این مرکز می تواند بستری مناسب و کارآمد برای تحلیل دقیق تر حقوق اقلیت ها و شناسایی چالش ها و ارایه راه حل های عملی را فراهم آورد.  حقوق اقلیت ها یکی از ارکان اصلی حقوق بشر و عدالت اجتماعی است.  این موضوع نه تنها در اسناد بین المللی حقوق بشری جایگاهی اساسی دارد، بلکه در قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز با پیشینه غنی از همزیستی ادیان و اقوام مختلف مورد توجه ویژه قرار گرفته است.  ما امروز در عصری زندگی می کنیم که احترام به تنوع فرهنگی و دینی، نه تنها یک ضرورت اخلاقی بلکه یک مسئولیت جهانی است. در این راستا، بررسی حقوق اقلیت ها در اسناد بین المللی و تجارب ملی، مانند آنچه در کشور ما وجود دارد، می تواند الگویی برای تقویت صلح و همزیستی جهانی باشد. با این مقدمه، ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم که اساسا چرا حقوق اقلیت ها اهمیت دارد؟ در جهان امروز حمایت از حقوق اقلیت ها نه تنها یک وظیفه قانونی است بلکه ابزاری برای همزیستی و جلوگیری از تنش های اجتماعی است. وقتی حقوق اقلیت ها به رسمیت شناخته شود و آنان در تمامی ابعاد جامعه مشارکت کنند، جامعه ای پویا و متنوع شکل می گیرد که زمینه ساز توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. بنابراین احترام به حقوق اقلیت ها یکی از معیارهای اصلی تحقق عدالت اجتماعی است. جوامعی که حقوق اقلیت های خود را رعایت می کنند، به الگویی برای سایر کشورها تبدیل می شوند و می توانند از تنش های اجتماعی و سیاسی که اغلب نتیجه تبعیض و نابرابری است، جلوگیری کنند.  

جمهوری اسلامی ایران با سابقه ای غنی از همزیستی اقوام و ادیان مختلف، نقش مهمی در ترویج حقوق اقلیت ها داشته است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در کنار حقوقی که برای انسان در اصول کلی و بطور مشخص در فصل سوم ذیل حقوق ملت متصور شده است، بطور خاص در اصول 13 و 64 حقوق اقلیت های دینی از جمله مسیحیان ، کلیمیان و زرتشتیان را به رسمیت شناخته و آزادی انجام مراسم مذهبی، مدیریت حقوق شخصی و مذهبی و نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را تضمین کرده است.  جمهوری اسلامی ایران نمونه های بسیار موفقی را در زمینه رعایت حقوق اقلیت ها ارایه داده است. به عنوان مثال، اقلیت های دینی در ایران در تمامی عرصه های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مشارکت داشته اند و در مقاطع حساس تاریخی از جمله جنگ تحمیلی و دفاع از تمامیت ارضی کشور نقش ایفاء کرده اند.  تصویب قوانینی مانند برابری اقلیت های دینی و مسلمانان و لغو موانع تبعیض آمیز برای دستیابی اقلیت ها به فرصت های شغلی بر مبنای اصل شایسته سالاری نشاندهنده توجه ویژه ایران به این مساله است. 

مساله مهم دیگر پیوند میان حقوق اقلیت ها و حقوق بشر است. حقوق اقلیت ها به عنوان بخش مهمی از حقوق بشر، نقش برجسته ای در تامین عدالت اجتماعی و همبستگی ملی ایفاء می کند. بلاشک بدون رعایت حقوق اقلیت ها، حقوق بشر در هر جامعه ای ناقص خواهد ماند. جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از آموزه های اسلامی و فرهنگی الگویی موفق از تعامل میان اقوام و ادیان مختلف ارایه داده است. با وجود این دستاوردها، همچنان چالش هایی در سطح جهانی و ملی باقی است. وجود تبعیض ، خشونت و محرومیت ها از جمله مسایلی هستند که بسیاری از اقلیت ها در دنیای امروز با آن مواجهند. نبود آگاهی عمومی و عدم تعهد کافی برخی دولت ها به اجرای اسناد بین المللی از دلایل اصلی این چالش ها است. به باور من تاسیس نهادهایی مثل «مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها» که امروز شاهد آن هستیم، گامی بنیادین در جهت تقویت عدالت اجتماعی ، احترام به تنوع فرهنگی و مذهبی و ارتقای آگاهی عمومی درباره حقوق اقلیت‌ها است. این مرکز می تواند به عنوان بستر علمی و تخصصی ، مسائل و چالش‌های مرتبط با اقلیت ها را شناسایی کرده  و با ارائه پژوهش ها و راهکاری مرتبط بر شواهد ، به تصمیم گیری های آگاهانه تر در سطوح ملی و بین المللی کمک کند. 

 یکی دیگر از نقش های کلیدی این مرکز کاهش چالش های موجود در مسیر تحقق حقوق اقلیت ها بر مبنای منطق علمی و پژوهش های مستند است. این نهاد می تواند با تکیه بر داده های آماری و تحقیق های دقیق تصورات نادرست و کلیشه‌های منفی را که بعضا درباره اقلیت های دینی و مذهبی وجود دارد، اصلاح کند و درک بهتری از نقش و جایگاه آنان در جامعه ارائه دهد. بنابراین مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها می تواند با ارایه مشاوره به نهادهای دولتی و غیردولتی به سیاستگذاری های منصفانه و پایدار کمک کند. اطمینان دارم چنین مرکزی نه تنها می تواند به تقویت همبستگی ملی کمک کند، بلکه می تواند به عنوان الگویی برای سایر کشورها در ایجاد نهادهای مشابه برای حمایت از حقوق اقلیت ها نقش آفرینی فعال داشته باشد. 

کشور ما به عنوان کشوری با پیشینه مملو از تنوع فرهنگی و مذهبی همواره الگویی برای همزیستی مسالمت آمیز و تعامل میان اقوام و ادیان مختلف بوده است.  ما توانسته ایم با فراهم کردن فضایی که در آن پیروان ادیان الهی همچون مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان در کنار یکدیگر زندگی کنند، نمونه‌ای برجسته از تعامل سازنده و احترام متقابل را به جهان ارایه دهیم. این همزیستی نه تنها در سطح اجتماعی، بلکه در عرصه های فرهنگی و اقتصادی و سیاسی نیز به خوبی مشهود بوده و به ایجاد پیوندهای عمیق میان جوامع و تاکید بر حقوق اقلیت ها کمک کرده است.  تجربه‌های موفق ایران در گفتگوهای میان ادیان مانند نشست‌های فرهنگی  و بین المللی که به صورت مستمر با حضور اندیشمندان و پژوهشگران دینی برگزار می شود،  نمونه‌ای از تلاش‌هایمان برای نزدیکی بیشتر میان جوامع و ادیان و نهایتا ارتقای توان جهانی است. این گفتگوها که بر مبنای اصول احترام متقابل و مشترکات اخلاقی و حقوق بشر شکل گرفته، توانسته اند زمینه ساز تقویت همبستگی اجتماعی و بین المللی باشد.  علاوه بر این، تلاش های همکارانم در مجلس شورای اسلامی برای تثبیت حقوق اقلیت ها، نقش مهمی در نهادینه سازی این همزیستی ایفا کرده است. 

در پایان مایلم پیشنهادهایی برای فعالیت این مرکز تازه تاسیس ارایه دهم و امیدوارم با تلاش های مسئولین و دست اندرکاران این مرکز در آینده نزدیک ، شاهد رشد و توسعه این مرکز پژوهشی باشیم؛ این مرکز می تواند با برگزاری نشست ها و کارگاه های آموزشی مستمر و به روز، بستری برای گفتگو میان محققان، سیاست گذاران و نمایندگان جوامع اقلیت کشور باشد و همچنین با برگزاری نشست های بین المللی ، زمینه ای برای به اشتراک گذاری تجربه های موفق کشورمان با دیگر کشورهای جهان و منطقه فراهم کند. همچنین ایجاد یک پایگاه داده جامع که حاوی اطلاعات حقوقی، اجتماعی و تاریخی درباره اقلیت ها باشد، می تواند ابزار مفیدی برای سیاستگذاران و پژوهشگران این حوزه باشد. 

نهایتا لازم می دانم که بار دیگر تاکید کنم که حقوق اقلیت ها بخش جدایی ناپذیر از حقوق بشر و عدالت اجتماعی است. تجربه ایران نشان داده است که احترام به تنوع فرهنگی و مذهبی می تواند در وحدت ملی و توسعه همگانی کارآ باشد. از همه عزیزانی که در تاسیس این مرکز نقش فعال داشته اند، تشکر می کنم؛ تلاش های شما نشان دهنده تعهد به اصول انسانی و مسئولیت اجتماعی است. باشد که این مرکز بتواند با فعالیت های خود گامی موثر در تحقق عدالت و همزیستی بردارد و الهام بخش سایر جوامع و کشورها برای حمایت از حقوق اقلیت ها باشد. 


دکتر همایون سامه یح، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی:


بسیار مسرورم که چنین مرکزی (مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها) برای حمایت از جامعه اقلیت های دینی در جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است. امروز مصادف به پذیرش منشور حقوق بشر در سازمان ملل متحد است. باید ذکر کنیم که این منشور در واقع از روی منشور کوروش بزرگ در آزادی جامعه یهودیان از اسارت بابل نوشته شد و این هم موجب افتخار ایران و ایرانی است. کوروش پادشاه ایرانی در زمان آزادی جامعه یهودی از اسارت بابل، این منشور را نوشت. کوروش سیاستمداری بزرگ و رهبر امپراطوری هخامنشی بود که از 72 کشور تشکیل شده بود و وسعت بسیار بزرگی را با تفکرات و مذاهب و فرهنگ های مختلف را در آن زمان پوشش می داد که نگه داشتن این کشورها در کنار همدیگر و جلوگیری از تجزیه این امپراطوری بزرگ  مستلزم احترام به حقوق و فرهنگ و تفکرات و عقاید این کشورهای مختلف بود. به نوعی که باعث می شده است همه راضی باشند و فکر تجزیه و جدایی طلبی در آن زمان به وجود نیامد تا اینکه روزگار به اینجا انجامید که این 72 کشور از همدیگر جدا شدند و بعدا تعدادشان هم بیشتر شد. همین نگرش را بعد از متلاشی شدن اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشور روسیه توسط ولادیمیر پوتین می بینیم. من کاری به سیاست خارجی آقای پوتین ندارم، اما او در سیاست داخلی با ایجاد آزادی های اجتماعی و احترام به ادیان مختلف از جمله یهودیان روسیه و با تفکر اتحاد ملی در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، باعث موفقیت های چشمگیری در روسیه شد که در آن زمان کشوری فقیر و تضعیف شده بود. 

در ایران نیز هم در دوره قبل از انقلاب اسلامی حقوق اقلیت ها رعایت می شد و بعد از انقلاب اسلامی هم خیلی بهتر رعایت حقوق اقلیت ها در ایران اجرا شد و صحبتی که حضرت امام (ره) همواره بر آن تاکید داشتند، مساله وحدت کلمه بود. در بسیاری از سخنرانی های ایشان، بر وحدت کلمه و اعتقاد به تمامی اجزای جامعه ایرانی صرف نظر از هویت و عقیده اش، تاکید شده و این باعث می شود که اتحاد ایجاد شود. همانطوری که 2500 سال پیش کوروش اینطور بود. تاکید حضرت امام بر وحدت کلمه ، اتحاد جامعه است و یکی از عوامل اتحاد، احترام متقابل افراد به یکدیگر است. ما جامعه اقلیت های مذهبی ( البته من تاکیدی بر این مساله ندارم که بگوییم اقلیت یا ادیان الهی یا هر چیز دیگری)، واقعیت این است که ما خود را جدای از جامعه ایران نمی دانیم. ما به عنوان جامعه یهودی ایران 2600 سال پیش به همت کوروش وارد کشور ایران شدیم. از اینجا به هند هم رفته اند و به قسمت جنوب خلیج فارس و کشورهای عربی هم مهاجرت کرده اند که منشا آن ورود یهودیان به ایران بود. قدمت جامعه یهودیان در ایران 2600 سال است و قدمت ما در این کشور حتی از مسلمانان هم بیشتر است. اسلام در این کشور 1400 سال قدمت دارد و قدمت جامعه یهودی 2600 سال است. خوب ما معتقدیم که ما از مسلمانان هم ایرانی تر هستیم. فرهنگ جامعه ما با فرهنگ جامعه ایرانی خیلی مخلوط شده است.  گویش ما فارسی است. اسامی ما اسامی فارسی است. ما خودمان را جدای از جامعه ایرانی نمی دانیم و این کشور را واقعا دوست داریم. ولی متاسفانه برخی افراد به اشتباه درباره یهودیت و صهیونیسم تفاوت قایل نمی شوند و این قدری سبب دلخوری جامعه کلیمیان ایران بخصوص در این برهه تاریخی شده است. 

امیدواریم که این مرکز با همت و دقت کامل به وظیفه خود عمل کند و در مورد کارآیی اش از خود اقلیت ها که خود مرکز هم حامی آنهاست، استفاده کند. این همت خیلی بزرگی است. با تشکیل چنین مجموعه ای ما خیلی خوشحالیم. ما انتظار داریم که در همایش ها و فعالیت ها و تصمیمات این مرکز از افکار جامعه اقلیت ها هم استفاده شود. 

مورد دیگر هم این است که در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، مجموعه ای از قواعد برای حقوق شهروندی تنظیم شد. متاسفانه در دوره شهید رییسی دیگر پیگیری این موضوع حقوق شهروندی نبودند. امیدارم که در دوره دکتر پزشکیان دوباره نگاهی به این مساله بشود و ان شاء الله این مجموعه قواعد به عنوان قانون در مجلس شورای اسلامی تصویب بشود که مایه دلگرمی آحاد جامعه در ایران خواهد بود.  


خانم دکتر بهشید برخوردار، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی: 


امروز روز جهانی حقوق بشر است و علت این نامگذاری نیز  به 10 دسامبر 1948 برمی گردد، روزی که اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. اما، دانستن این نکته ضروری است که منشور حقوق بشر کوروش کبیر در سال 538 قبل از میلاد مسیح نگاشته شد که یکی از کهن ترین اسناد تاریخی جان و سند افتخار ما ایرانی هاست که در این منشور به دنیای دور از تبعیض و تعصب و خدمت به مردم سفارش شده است و همه ادیان دعوت به اخلاق شده اند. کما اینکه خداوند بزرگ در آیه 13 سوره حجرات قرآن کریم، مبنای حقوق بشر را به بشریت تعلیم داده و فرموده است که ای مردم، ما شما را  از مرد و زنی آفریدیم و ملت – ملت و قبیله – قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا باتقوی ترین شما هستند. امید است در آینده بتوانیم در راستای اهداف انسانی «مرکز آموزشی و پژوهشی حقوق اقلیت ها»، در زمینه های آموزشی و پژوهشی با این مرکز همکاری داشته باشیم و این مرکز بتواند فرهنگ و اندیشه و منش ایرانی را به نسل های آینده بشناساند. امید است که این مرکز پژوهشی با جامع نگری به این مهم بکوشد و بیاندیشد. ایرانی که در هیچ تنگنای زمانی و اندیشه ای و باورشناختی نمی گنجد. ایرانی که پهنه ای فراخ از تاریخ را دربر می گیرد؛ ایران فرهنگی، ایران تاریخی. اگر به ایران راستین بنگریم، آن ایرانی است که تمامی ایرانیان را دربر می گیرد، چه ایرانیان امروزین و چه ایرانیانی که در در طول تاریخ این سرزمین، در آن زیسته اند و سخن من با کسانی است که به دور از هر مرز و بندی می خواهند به ایران بیاندیشند. آن ایرانی که من بدان می نازم ، حتی از بر زبان آوردن نامش سربرمی افرازم. ایران سرزمین شگفتی هاست و گرامی ترین و گرانمایه ترین و با شکوه ترین اینها، فرهنگ و منش و اندیشه ایرانی است و این فرهنگ آنچنان گران سنگ و دل نشین و خجسته و خرم است و آنچنان از ویژگی های والای انسانی برخوردار است که هرکسی با آن آشنا شود، ناچار به آن افتخار خواهد کرد. 

حقوق بشر به معنای امروزی اگرچه سابقه ای بیش از سه قرن دارد، اما مفاهیم حقوق بشری در معنای عام خود شاید از زمانی که انسان از شکل زندگی بدوی رهایی یافت، همواره مورد توجه بوده است. از این رو، همواره در کلام و رفتار انسان در قرونی که حقوق بشر بطور خاص مطرح نبوده ، به مفاهیم حقوق شهروندی و بشری بطور عام پرداخته است. نمونه این حقوق بشری را در اشعار مولانا داریم:

چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمی دانم

نه ترسا نه یهودم من، نه گبرم نه مسلمانم

نه شرقیم نه غربیم نه بریم نه بحریم

نه از کان طبیعیم، نه از افلاک گردانم

نه از خاکم، نه از آبم، نه از بادم، نه از آتش

نه از عرشم، نه از فرشم

منظور مولانا از این شعر که من شهروند نیستم، من آدمیزادم، آدم و حوا که دین نداشتند! دینشان عشق بود. مخرج مشترک همه اشعار حقوق بشر است. همین محبت و عشق بالاتر از حقوق بشر است. چرا که 30 ماده حقوق بشری به حداقل ها قناعت کرده اند. عالم گیر شدن سخنان فردوسی، سعدی، حافظ ، مولوی ، نظامی ، خیام و دیگر سخنگویان فرهنگ ایران نیز به آن معناست که فرهنگ ایران و ارزش های برآمده از آن، به راستی انسانی و والاست. این فرهنگ و ارزش های آن به گواه تاریخ در طول زمان مردمانی بزرگ پروردانده است که جهان به وجود آنها می بالد و پیام هایشان را جهانی و همگانی می کند و خودشان را متعلق به همه جهان می دانند و این امر گویای این حقیقت است که اگر به راستی ارزش های فرهنگی ایران حاکمیت یابد و اگر انسان ها به واقع با این فرهنگ تربیت شوند و به ارزش های آن ببالند، ارزش و اهمیت جهانی خواهد یافت.

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

در این اشعار سعدی تمامی بیانیه های حقوق بشری طول تاریخ آمده است و جنگ هفتاد و دو ملت که به گفته حافظ حاصل ندیدن حقیقت و نتیجه کج اندیشی است، پایان می گیرد. 

چگونه شکر این نعمت گزارم

که زور مردم آزاری ندارم

این شعر حافظ نیز تاکید بر این است که رستگاری جاوید در گرو پرهیز از هرگونه آزردن و آزار دادن است و نشان می دهد که دنیای آرمانی حافظ که همانا دنیای آرمانی در فرهنگ ایرانی است و لازمه بی آزاری و مهرورزی است.

شعر و ادبیات غنی از دیرباز محملی برای ارایه اندیشه های سیاسی و اجتماعی و تعلیمی بوده است و در روزگاران گذشته که نهادهای مدنی و امنیتی به مفهوم گسترده امروزی وجود نداشت، هیچ فرایندی برای کنترل خودکامگی در انسان ها، تاثیرگذارتر از شعر و ادبیات نبوده است. لذا بخش بزرگی از ادبیات فارسی ما به لحاظ کمی و کیفی، ادبیات تعلیمی است و حقوق بشر و حقوق شهروندی از جمله مفاهیمی است که در اشعار و بسیاری از سخنان شاعران و ادیبان ما آمده است. 

در پایان امیدوارم که این مرکز و تمامی پژوهشگران و بزرگان جامعه بتوانند جوانان و نوجوانان و کودکان ما را با فرهنگ غنی این مرز و بوم آشنا سازند و با ارزش های فرهنگی این سرزمین رشد دهند. 

از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست


دکتر احمد مومنی راد دانشیار گروه حقوق عمومی دانشگاه تهران:


عزیزان می دانند که مجموعه اسناد مرتبط با حقوق بین الملل و اسناد حقوق بشری توجه خاصی به حقوق اقلیت ها  در زمینه های قومی ، ملی ، دینی ، زبانی داشته اند. من تلاش می کنم که فهرستی از اسناد بین المللی در این خصوص را ارایه کنم که زمینه ای برای پژوهش های آینده بشود. 

وقتی که جامعه ملل بعد از جنگ جهانی اول در 1920 ایجاد شد تا 1946 که جنگ جهانی دوم به اتمام رسید، در این فاصله جامعه ملل فعال بود. در این دوره در سال 1935، در یک رای دیوان دائمی دادگستری بین المللی، موضوع حقوق اقلیت ها در قضیه مدارس ویژه اقلیت ها در آلبانی مورد توجه قرار گرفت. این رای نشان دهنده آن است که موضوع اقلیت ها از دیرباز مطرح بوده است. از زمانی که حضرت آدم ابوالبشر به دنیا آمد، متاسفانه شاهد اختلافات هستیم. اختلافات از ناحیه نژاد، قومیت، ملیت، زبان ، رنگ پوست، جغرافیا، برخورداری از امکانات دنیوی، عقاید مذهبی و سایر عوامل ایجاد شده است. 

  رای دیوان دائمی دادگستری بین المللی در موضوع حقوق اقلیت ها در قضیه مدارس ویژه اقلیت ها در آلبانی، اولین سند بین المللی است که درباره حقوق اقلیت ها در یک دیوان معتبر صادر شده است. بعدها با تشکیل سازمان ملل و ایجاد منشور ملل در سال 1945 ، موضوع حقوق بشر در این منشور که سند اساسی و مادر برای تعاملات بین المللی است، منعکس شد. اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 تصویب شد. از آنجا که این اعلامیه ویژه حقوق بشر است، این اعلامیه هم به حقوق اقلیت ها ارتباط پیدا می کند. در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در سال 1966 و میثاق بین المللی حقوق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در سال 1966 نیز به حقوق اقلیت ها توجه شده است. 

در کنوانسیون منع جنایت نسل کشی در سال  1948 و در کنوانسیون منع هرگونه تبعیض نژادی در سال 1965نیز موضوع حقوق اقلیت ها درج شده است. در سال 1971 کمیسیون حقوق بشر تصمیم گرفت برای رصد و پایش بیشتر حقوق اقلیت ها، یک گزارشگر ویژه حقوق اقلیت ها را تعیین کند و این فرد با نام آقای فرانچسکو کاپوتورتی، ماموریت یافت حقوق اقلیت ها را در کشورهای مختلف بررسی و پایش کرد و نتیجه گزارش را به کمیسیون حقوق بشر تقدیم کند. 

مهمترین سند مختص حقوق اقلیت ها در سال 1992 شکل گرفت. مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1992 قطعنامه ای با عنوان "اعلامیه درباره حقوق اقلیت های زبانی، ملی ، قومی و مذهبی" صادر کرد که این قطعنامه تماما در خصوص حقوق اقلیت ها است و دولت ها را موظف کرده است که به گونه ای عمل کنند تا حقوق اقلیت ها در زمینه های مختلف عملیاتی و استیفاء بشود. یعنی این قطعنامه هم معین کرده است که حقوق اقلیت ها  باید شناسایی بشود و  هم به آن حقوق احترام گذاشته شود و هم تدوین و هم اجرا بشود تا اقلیت ها در جوامع مختلف از این حقوق برخوردار بشوند. 

در همه این اسناد و بویژه در  بند 4 اعلامیه 1992 مجمع عمومی تاکید شده است که مفاد این اعلامیه نباید به گونه ای تفسیر بشود که مغایر با اهداف سازمان ملل تلقی شود. اهداف سازمان ملل شامل حفظ صلح بین المللی و حفظ امنیت بین المللی ، برابری و استقلال کشورها و حفظ تمامیت ارضی کشورها است و در اینجا ذکر شده است که وحدت ملی و امنیت ملی در هر کشوری از اولویت برخوردار است. باید حقوق اقلیت ها به گونه ای اعمال شود که خدشه ای به این مقاصد سازمان ملل وارد نشود.  

به عنوان نکته پایانی به آیه 13 از سوره حجرات قرآن کریم اشاره می کنم که جای تحقیق دارد تا از این نکات بسیار ارزشمند قرآن کریم بهره مند بشویم. خطاب این آیه کریمه به همه ناس است. این آیه می فرماید: «انا خلقناکم من ذکر و انثی» خداوند می گوید من که خالق شما انسان ها هستم، همه شما را از یک پدر و مادر آفریدم. در ادامه می فرماید: «جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا». یعنی خداوند می فرماید من که خالق هستم، شما را شعبه – شعبه و قبیله – قبیله آفریدم. شعبه به ملت و قبیله به گروه های کوچکتر گفته می شود. در حقیقت خداوند می فرماید در همه ابعاد ، تفاوت زبانی و جنسی و قومی و ملی و نژادی و جغرافیایی و رنگ پوست و ... وجود دارد تا شناخته بشوید. تصور بکنید که  اگر همه انسان ها شبیه همدیگر بودند، اصلا امکان زندگی بشری وجود نداشت. خداوند در ادامه می فرماید: «ان اکرمکم عند الله اتقیکم ». یعنی برترین شما نزد خداوند متقی ترین شماست. یعنی نژاد و پوست و رنگ و جغرافیا نباید عامل برتری تلقی شود. یعنی خداوند بجای این ابزار که در زمان جاهلیت به آن تمسک پیدا می کردند برای برتری طلبی و تعلقات قبیله ای و عشیره ای و رنگ و پوست و ثروت و فرزندان را عامل برتری می دانستند، تقوی را قرار داده است. زیرا، برتری جویی انسان فطری است و انسان ها دایما در تلاشند تا به علو و برتری برسند. خداوند ابزارهایی مثل تعلقات قبیله ای را برای برتری انسان را رد می کند و می فرماید که ملاک فقط تقوی است. کرامت فقط بین انسان ها مطرح نیست، بلکه مهم این است که انسان نزد خداوند اکرم باشد. پیامبر اکرم (ص) که حاصل همه انبیاء و اسلام که حاصل همه ادیان است، برای ابلاغ این پیام الهی آمده اند. نزد خداوند همه ادیان یکی است و همه ادیان یک منشا دارند که در زمان ها و مکان های مختلف آمده اند. دین اسلام می فرماید که تقوی باید درونی و واقعی و عینی باشد و نه صوری و ظاهری. چرا که قرآن می فرماید: ان الله خبیر علیم. خداوند خبیر است و همه را می شناسد و می داند که کدام تقوی درونی و واقعی است و کدام تقوی صوری و ظاهری. 

ان شاء الله این مرکز  در پژوهش و آموزش این موضوعات فعال باشد. باید هم به کرسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی و هم به مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها تبریک گفت که گام مهمی را برای تسریع حرکت در رسیدن به نقطه آرمانی که باید در جامعه برای تامین حقوق همه اقوام و اقلیت ها شکل بگیرد، برداشته اند. 


دکتر باقر انصاری دستیار معاون حقوقی رئیس جمهور:


حقوق اقلیت ها به قدری مهم بوده است که نخستین کمیسیون فرعی کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل بر روی حقوق اقلیت ها متمرکز شد. در زمان تدوین یکی دیگر از اسناد حقوق بشری با عنوان میثاق حقوق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ، مذاکرات و بحث های زیادی در این خصوص صورت گرفت که آیا در چنین معاهده ای حقوق اقلیت ها لحاظ بشود یا نه؟ آخرین ماده میثاق حقوق مدنی و سیاسی از نظر ماهوی ، یعنی ماده 27 که حقوق را ذکر کرده است، به حقوق اقلیت ها اختصاص یافت، ولی با عبارت های خاصی نگاشته شد. در این ماده اشاره شده است که هر فرد یا اعضای متعلق به گروه های اقلیت نژادی و مذهبی و زبانی حق دارند که از فرهنگ و زبان خود برخوردار باشند و آزادی اعمال و مناسک مذهبی داشته باشند. یعنی در این میثاق برای اعضای متعلق به اقلیت ها حق شناسایی شد و نه برای خود اقلیت ها (به عنوان گروه). در آن زمان، به دلیل نگرانی هایی که برخی از دولت ها داشتند و فکر می کردند که اگر حقوق اقلیت ها شناسایی شوند، ممکن است چالش های امنیتی به بار آورد و بحران های تجزیه طلبی ایجاد کند، حقوق اقلیت ها به ماهو اقلیت شناسایی نشد و حتی در همان ماده 27 میثاق حقوق مدنی و سیاسی، عامدانه عبارت اقلیت های ملی نیامد. از آن زمان به بعد تلاش های مختلفی در سطح تبیین حقوق اقلیت ها شکل گرفته است. نهایتا یک اعلامیه با عنوان «اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های قومی، مذهبی، زبانی و ملی» نیز در سال 1992 تصویب شد که حق برخورداری از فر هنگ و داشتن دین خاص خودشان و حق مشارکت در سیاستگذاری ها و تصمیمات دولت و حق داشتن انجمن ها و تشکیلات خاص خودشان و حق داشتن ارتباطات آزاد با اعضای خودشان و اشخاص دیگر در صحنه بین المللی تصریح شده است. 

اما در برهه ای که از دهه 1990 بحث حقوق اقلیت ها در عمل جدی تر شده است، همیشه یک دوگانه یا چندگانه ای شده است که لازم است مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها و کرسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی تامل بیشتری در این موارد داشته باشند و فعالیت های پژوهشی در این باره انجام دهند. کما اینکه سایر مراکز مربوط به حقوق اقلیت ها در دنیا نیز همین کارها را انجام می دهند.

 یک چالش مهم این است که حقوق اقلیت ها ، جزء حقوق فردی است یا حقوق جمعی. آیا اقلیت به ماهو اقلیت به عنوان یک گروه شناسایی می شود که حق و حقوقی دارد یا اینکه تک تک افراد که در هر کجا خواستند زندگی کنند، به عنوان فرد، دارای حقوقی هستند؟ این سوال و چالش خیلی مهمی است. حرکت در سطح بین المللی اینگونه بوده است که تلاش شده است این حقوق را به عنوان حقوق فردی شناسایی کنند، ولی تحولات در مرور زمان اینگونه بوده است که اقلیت ها به ماهو اقلیت شناسایی شوند و برایشان حقوق خاصی درنظر گرفته شود. تحولاتی در سطح بین المللی برای حمایت جمعی از اقلیت ها صورت گرفته است. مثلا کنوانسیون منع تبعیض نژادی، نژاد را به عنوان گروه مدنظر دارد و اکثر اقلیت ها از حمایت هایی که در این کنوانسیون برای نژادها وجود دارد، برخوردار می شوند. همچنین در معاهداتی که از حقوق مردم دفاع شده است، در تفسیر مردم گفته می شود که مردم می توانند کل جمعیت یک کشور باشند یا مردمانی که در داخل یک کشور زندگی می کنند. هم اکنون از نظر اندیشه ای مباحث زیادی میان علما درباره حقوق اقلیت ها جریان دارد که بحث های خیلی چالشی هستند. برآیند این اندیشه ها حتی در سطح بین المللی تاثیرگذار است.  یکی از بحث های خیلی مهم حقوقی این است که نسبت بین اقلیت ها و اعضای آنها باید مشخص شود. چون همیشه این نگرانی وجود دارد  که اقلیت ها به ماهو اقلیت دارای یک رشته آداب و مناسک و رسوم و سبک زندگی خود هستند و افرادی که در داخل این اقلیت ها زندگی می کنند، ممکن است این حقوق را تضعیف کنند و بجای اعضاء برایشان تصمیم بگیرند و آزادی ها و استقلال اعضای خود را سلب کنند و آداب و رسوم و اعمال مختلف را به اعضاء تحمیل کنند، بدون اینکه آنها بخواهند. پس، یکی از دغدغه های مهم این است که از اعضای اقلیت ها در برابر خود اقلیت ها چگونه می توان حمایت کرد؟ بویژه در جاهایی که زندگی گروهی و قبیله ای و عشیره ای و طایفه ای وجود دارد، این موضوع بحث بسیار مهمی است که ممکن است فرد در میان آن اقلیت مضمحل شود و هویت خودش را از دست بدهد. 

چالش دوم از منظر اندیشه ای، مربوط به جهانی شدن است و حقوق اقلیت ها می خواهد بجای بحث های جهانی شدن، روی هویت های فرهنگی و فردی خاص خودشان تمرکز داشته باشند. در نتیجه، برخی ها این را مطرح می کنند که در زمانه ای که همه چیز جهانی می شود، بحث حمایت از حقوق اقلیت ها چه معنایی دارد؟ اگر در این زمانه از حقوق اقلیت ها حمایت کنیم، در واقع داریم جزایر جداگانه و منزوی را در دنیا ایجاد می کنیم که اینها حالت کلونی داشته باشند و بگویند که ما می خواهیم زندگی جداگانه خودمان را داشته باشیم؟ همچنین ممکن است گفته شود که اینها تحت عنوان حفظ سنت ها و آداب ، رویه های ناقض حقوق بشر داشته باشند و به همین علت بحث حقوق اقلیت ها در حال از دست دادن استقلال و اهمیت و هویت خود است. بنابراین ، یک بخش از اندیشه ورزان می گویند که دیگر نباید حقوق اقلیت ها را برجسته کرد. 

چالش سومی که هنوز در خیلی از کشورها به عنوان دغدغه وجود دارد، این است که به هر حال شناسایی حقوق اقلیت ها در سطح ملی، برای امنیت ملی کشور چالش زا است یا نه؟ آیا تقویت و ارتقای حقوق اقلیت ها ممکن است که زمزمه های جدایی طلبی و بحث های دیگر را ایجاد کند و به تمامیت و یکپارچگی کشور آسیب بزند؟ 

در سال 2008 که روند تصویب اعلامیه حقوق مردمان بومی جریان داشت، برخی از کشورها اصرار داشتند که بجای کلمه peoples ، کلمه people نوشته شود. کشورهایی مثل هند و برزیل این نظر را داشتند. چرا که این کشورها تنوع اقوام دارند و جمعیت های خیلی زیادی در آنجا زندگی می کنند. مذاکره کنندگان این کشورها می گفتند که اگر در اعلامیه کلمه  people  را بیاوریم، می توانیم بگوییم مثلا مردم برزیل و مردم هند، اما اگر از کلمه peoples استفاده کنیم، در آن صورت به عنوان مثال در داخل هند همه گروه های مختلف خواهند گفت که ما مردم هستیم و مرتبط به حقوقی که در اعلامیه آمده است، استناد خواهند کرد و برای دولت گرفتاری و چالش ایجاد خواهند کرد. 

بحث حقوق اقلیت ها واقعا حوزه بسیار پیچیده و حساسی است. واقعا به کسانی که در این حوزه فعالیت می کنند، باید دستمریزاد گفت. چون هم حساسیت های بین المللی و هم حساسیت های ملی وجود دارد. بعضا حمایت هایی که از حقوق فردی وجود دارد، از حقوق اقلیت ها وجود ندارد. مثلا در حال حاضر در سطح بین المللی نمی توان از نقض حقوق اقلیت ها به جایی شکایت کرد، ولی بخاطر نقض حقوق فردی می توان طرح شکایت کرد. یعنی ضمانت اجرایی حقوق بین المللی در این زمینه کمی ضعیف است. 

در کشور خود ما نیز من به عنوان کسی که از نزدیک در تدوین منشور حقوق شهروندی مشارکت کرده ام و می دانم که حقوق اقلیت ها در این منشور ذکر شده است و در قانون اساسی ما هم از حقوق اقلیت ها تا حدی حمایت شده است که البته حمایت قانون اساسی ما از حقوق اقلیت ها کافی نیست، ولی حمایت هایی وجود دارد. اما، یک نکته خیلی جدی وجود دارد که باید به مناسبت روز جهانی حقوق بشر به آن اشاره کنم. ما وقتی از نظام جهانی حقوق بشر صحبت می کنیم، این نظام دو عنصر و دو رکن دارد؛ رکن اول- هنجارها شامل اعلامیه ، میثاقین، منشور حقوق بشر و کمیسیون های مخلتف که همگی هنجارها هستند، یعنی بیان می کنند که افراد از این حقوق برخوردارند. رکن دوم که خیلی مهم است، ساز و کارهای نظارتی و حمایت است. دولتی می تواند اعلام کند نظام بین المللی حقوق بشر را قبول کرده است که این هر دو رکن را قبول کرده باشد. در غیر این صورت، اگر اعلام کنیم که ما اسناد را از جمله میثاق ها و ... پذیرفته ایم، این صرفا پذیرش حداقلی خواهد بود. کشور ما فعلا در همین مرحله است. امیدوارم که در آینده به این مرحله برسیم و تلاش های کرسی حقوق بشر و مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها ما را به این مرحله برساند.


دکتر میرحسین میرمحمد صادقی استاد تمام گروه حقوق جزا دانشگاه شهید بهشتی:


قرنها وضعیت به این شکل بود که انسان ها فقط دارای تکلیف تلقی می شدند. افراد بجای حق مدار، تکلیف مدار تلقی می شدند. کم کم با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در 10 دسامبر سال 1948، این روزنه امید ایجاد شد که این دیدگاه تغییر یابد و انسان موجودی حق مدار باشد که البته ادیان الهی از قبل هم بر همین مساله تاکید می کردند. آیه "يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا..." چندین بار در این جلسه قرائت شد، مبنی بر اینکه تقسیم انسان ها به گروه های مختلف برای شناسایی انسان هاست و این تقسیم موجب برتری یک گروه بر گروه های دیگر از نظر نژاد و مذهب و جنسیت و ... نمی شود. آنچه که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده که بر کرامت ذاتی انسان به ماهو انسان تاکید می کند، در قرآن کریم هم به صراحت آمده است. قرآن کریم می فرماید: کَرَّمْنا بَنی آدَمَ.  نمی فرماید مسلمانان یا زرتشتیان یا یهودیان یا سفیدپوستان. می گوید بنی آدم یعنی کسانی که انسان هستند کرامت ذاتی دارند. 

طی چند سالی که تحول اساسی در حقوق بشر ایجاد شده است، اولا ضمانت اجرا پیدا کرده است و از جمله در قانون اساسی ایران در فصل سوم اصول 15 تا 42 تحت عنوان حقوق ملت، مسایلی را ذکر می کند که بسیاری از آنها در اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده است و در کنارش حساسیت هم زیاد شده است. فرضا اگر محصولات تولیدی را نگاه کنید، بعضا شعارهای حقوق بشری روی آنها حک شده است. مثلا بر روی برخی کالاها نوشته می شود که در تولید این کالا طوری عمل شده است که محیط زیست لطمه نبیند یا اینکه مثلا این کالا از کاغذ بازیافت شده، تولید شده است. اینها نشان می دهد که مردم به حقوق بشر حساس شده اند که صاحبان تولید هم احساس می کنند که توجه به این حساسیت های مردم می تواند به اقبال مردم به محصولاتشان کمک کند. 

نکته مهم دیگر اینکه اسناد چهارگانه حقوق بشر ایجاد شده است. ابتدا بحث حقوق سیاسی و مدنی مطرح بود و بعد حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی اضافه شد. وقتی بانو ترزا در 1974 می خواست جایزه صلح نوبل را تحویل بگیرد، در سخنرانی خود دایم بر موضوع گرسنگی و مشکلاتی که جامعه جهانی از این مقوله متحمل شده، اشاره کرد. 

نسل سوم حقوق بشر، حقوق جمعی است و نسل چهارم هم دفاع از کرامت انسانی در مقابل سوء استفاده از علم و فناوری است که امروز با گسترش هوش مصنوعی، این مساله به یک دغدغه برای بسیار از جوامع تبدیل شده است. 

بعد به بحث جهانی شدن حقوق بشر می رسیم، مبنی بر اینکه پدیده حقوق بشر به یک مقوله جهانی تبدیل شده است. البته در کنار اینها نکات منفی وجود دارد که ما در جهان معیارهای دوگانه را مشاهده می کنیم. همواره با نقض حقوق بشر توسط اشخاص و کشورهایی، از کنارش گذشته می شود و با برخی نیز کاملا برعکس، به سختی برخورد می شود براساس اینکه ارتباط فلان کشور با کشور دیگر چگونه است. 

در بحث اقلیت ها، در برخی از اسناد و کنوانسیون ها به این موضوع رسیده ایم که در عین حالی که حقوق بشر یک پدیده غیرقابل تجزیه است، در عین حال نمی شود تعلقات فرهنگی و منطقه ای و هویتی افراد را نادیده گرفت. بنابراین، اعلامیه و «برنامه اقدام وین» در 1993 در عین حالی که به بحث جهانی و غیرقابل تجزیه بودن حقوق بشر اشاره می کند، در عین حال بر لزوم توجه به ویژگی های منطقه ای و سوابق فرهنگی، تاریخی، مذهبی و قومیتی نیز تاکید می کند و دولت ها را موظف می کند که به اشاعه تمامی حقوق بشر بپردازند. قطعنامه حقوق بشر فرهنگی نهضت عدم تعهد هم در 1999 تصویب شد که در سازمان ملل هم به اتفاق آرا تایید شد. در این حوزه است که نقش اقلیت ها بسیار پررنگ می شود و گاهی اوقات نقض حقوق اقلیت ها موجب تحقق جرایم سنگین می شود. اصلا کلا جنایاتی که ما در سطح بین المللی شاهدش بوده ایم، همواره ناشی از حس خود برتربینی ها بوده اند. اگر نازی ها به خود اجازه می دادند که جنایاتی علیه یهودیان انجام دهند، بر این اساس بود که آنها را یک گروه پست تر و خودشان را برتر تلقی می کردند. اگر امروز اسراییل جنایاتی را  علیه مسلمانان و سایرین انجام می دهد، مبتنی بر این است که خود را برتر می دانند و می گویند که دیگران هم خلق شده اند تا در خدمت ما قرار گیرند! اگر در رواندا اکثریت هوتو آن قتل عام را علیه اقلیت توتسی انجام داد، ناشی از حس برتربینی بود. حتی اگر جرایم عادی با انگیزه برتری طلبی نژادی یا مذهبی انجام شود، مجازات شان تشدید می گردد. احساس برتری جویی منجر به جنایت های نسل کشی از جمله در روندا و یوگسلاوی سابق شده است که از این جنایت به عنوان ام الجرایم نام برده می شود . راهکار بشر بازگشت به آیه قرآنی است که انسان بما هو انسان دارای کرامت ذاتی می باشد و هیچ کسی بر دیگری برتری ندارد، موضوعی که مورد تائید دیگر ادیان الهی نیز می باشد.

«پایان»



https://irrcmr.com/post/311