کنفرانس بینالمللی "برلین ۱۸۸۴–۱۸۸۵ و نژادپرستی ضدسیاه: در جستجوی یک دیدگاه مشترک ضد نژادپرستی جهانی" به میزبانی شورای جهانی کلیساها در آلمان برگزار شد.
شرکت کنندگان در این کنفرانس بین المللی تاکید کردند که زخمهای عمیق استعمار که ۱۴۰ سال پیش ایجاد شدهاند به هیچ وجه بهبود نیافتهاند، اما کلیساها میتوانند روابط را به شیوهای ریشه ای و ضد استعماری بازتعریف کنند.
این کنفرانس شامل سه بخش بود: «کنفرانس برلین و نژادپرستی ضد سیاهپوستان؛ مأموریت، الهیات و نژادپرستی ضد سیاهپوستان؛ و استعمارزدایی و عدالت ترمیمی»
در بخش اول کنفرانس با عنوان «کنفرانس برلین و نژادپرستی ضد سیاهپوستان»، شرکتکنندگان به بحث درباره ارایه تصویر تحریف شده از آفریقا پرداختند و در این باره بحث شد که چگونه این فرضیه نادرست در فلسفه و علوم اروپایی شکل گرفته است که براساس آن آفریقایی ها به عنوان «انسان کامل» در نظر گرفته نمیشوند؟
نگرشهای مسیحیان اروپایی نیز تحت تأثیر اندیشه های فلسفی قرار گرفتند که منجر به تفسیرهای نژادپرستانه از کتاب مقدس و رویکردهای مبلغان شد و البته، مقاومتهایی نیز در زمینه یافتن راهحلهایی برای وحشیگریهای استعماری علیه آفریقا و آفریقاییها وجود داشته است، اما، تجربیات بردهداران و استعمارگران منجر به ادامه نژادپرستی سیستماتیک توسط کشورهای صنعتی در سطح جهانی شده است.
شرکتکنندگان در کنفرانس برلین همچنین به بحث در مورد ادامه استثمار اقتصادی آفریقا و آفریقاییها و کشورهای سابقاً مستعمره توسط کشورهای صنعتی سنتی و شرکتهای چندملیتی آنها و همچنین کشورهای تازه صنعتیشده مانند چین و هند پرداختند.
در بخش دوم کنفرانس برلین، «مأموریت، الهیات و نژادپرستی ضد سیاهپوستان»، شرکتکنندگان اذعان کردند که برخی از مسیحیان آفریقایی با سادگی از موعظهگری انجامشده توسط مبلغان غربی سپاسگزار هستند!
در این بخش کنفرانس برلین همچنین بیان شد که نقش و عاملیت قوی مسیحیان آفریقایی در گسترش و رشد مسیحیت در آفریقا وجود داشت که همیشه در روایت های استعماری، از جمله در ترجمه کتاب مقدس به زبانهای مختلف بومی، مورد توجه قرار نمیگیرد.
براساس مباحث این کنفرانس، در برخی موارد، تغییر دین بر اثر استعمار یک استراتژی برای بقا بوده است، زیرا دستیابی به آموزش، فرصت های شغلی و دسترسی به خدمات بهداشتی، به مسیحی بودن بستگی داشت.
شرکتکنندگان این کنفرانس همچنین به بررسی پیوندهای میان "عملگرایی ماموریت تبلیغی"، "الهیات ماموریت تبلیغی" و نژادپرستی ضد سیاهپوستان پرداختند.
در این همایش بیان شد که مسیحیان آفریقایی بین مبلغان، انجیل و ایمان مسیحی تمایز قائل شدند و مسیحیان آفریقایی تصمیم به پذیرش انجیل گرفتند، اما بعضا از مبلغان غربی انتقاد کردند و آنها به چالش کشیده اند.
در حالی که مدارس، کلینیکها و کلیساهای مذهبی به تحول آفریقا کمک کردهاند، شرکتکنندگان در این همایش دریافتند که نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که این سیستمها و ساختارها به شیوه زندگی جوامع آفریقایی که این جوامع از نسلها پیش میشناختند، اختلال وارد کرده اند. اروپا به دلیل سرمایه انسانی که از آفریقا غارت شده بود، توسعه یافت و مداخله اروپا مسیر توسعه خود آفریقا را مختل کرد.
شرکتکنندگان این همایش این موضوع را نیز بررسی کردند که رنگ پوست انسان به خودی خود مشکلی نیست و صرفا ارزشی که انسان ها به یک رنگ پوست می دهند، مشکلساز میشود.
در بخش سوم این کنفرانس، با عنوان "استعمارزدایی و عدالت ترمیمی (جبرانی)"، شرکتکنندگان این موضوع را بحث کردند که چگونه ماشینآلات استعمار هنوز در آفریقا قابل مشاهده است و متأسفانه همین وضعیت در کلیساها نیز دیده میشود.
در نتیجه گیری این کنفرانس تاکید شد: از آنجا که استعمار به استثمار اقتصادی منجر شد، بنابراین کسانی که مورد استثمار اقتصادی قرار گرفتهاند، مستحق غرامت هستند و کسانی که سود بردهاند نیز باید غرامت پرداخت کنند. استقلال اداری کشورها، ساختارها و سیستمهای استعماری را از بین نبرده است، بنابراین استثمار در سراسر آفریقا ادامه دارد، زیرا رهبران آفریقایی همچنان از سیستمهای استعماری و استثماری علیه مشکلات خود استفاده میکنند. شرکتکنندگان همایش برلین، این موضوع را نیز بررسی کردند که آفریقا و دیاسپورای آفریقایی باید روح افریقاگرایی را احیا کند تا با بیعدالتیهای بردهداری و استعمار مقابله کنند.
علاوه بر این، آنها این سوال را مطرح کردند که چه کسی مسئول جبران خسارت است – دولتها، کلیساها، یا جانشینان بردهداران؟ آنها همچنین توافق کردند که پرداخت غرامتها نمیتوانند به بیان "متاسفیم" ختم شوند، بلکه باید به غرامتهای ساختاری که شامل احقاق حق در زمینه مالکیت اراضی، آموزش و قدرت میشوند، گسترش یابند. اما، کلیساهای مستقر در آفریقا ، همچنان به تصاحب زمینهایی که با کمک ساختارها و سیستمهای استعماری به دست آمدهاند، ادامه میدهند.
برخی از دولتهای اروپایی زخمهای استعماری که بر آفریقا وارد کردهاند را به رسمیت شناخته اند، اما دیگرانی مانند فرانسه با پافشاری بر روایتی که میگوید "استعمار برای آفریقا خوب بود"، همچنان بر زخمهای استعمار نمک میپاشند.
سایت شورای جهانی کلیساها