۱ - تعریف لغوی و اصطلاحی

اقلیت به معنای اندک بودن در برابر اکثریت به معنای بسیاری و افزونی 

 دو مفهوم نسبی است که در مقایسه با یکدیگر معنا می‌یابد، در اصطلاح معاصر به بخش کمتر یا بیش‌تر افراد یک کشور یا منطقه یا شهر یا هر مجموعه دیگری مانند پارلمان، اقلیت و اکثریت گفته می‌شود.

۲ - در قرآن

واژه «اکثر» در قرآن ۸۰بار و «اقل» تنها دو بار آمده است؛ اما دیگر مشتقات هر دو ریشه نزدیک به ۲۳۹ بار در قرآن به‌کار رفته که گاه در معنای کمّی برای شمارش افراد و گاه در معنای کیفی برای مقایسه حالت‌ها آمده است.   همچنین هر یک از آن دو گاه در مقام تجلیل یا تحقیر متعلقشان به‌کار می‌رود. 

۲.۱ - نگاه اول

با این حال در نگاهی کلی به آیات مربوط، به رویکردی منفی و مذمت گونه نسبت به اکثریت و رویکردی مثبت با مدلول مدح نسبت به اقلیت برمی‌خوریم که البته گاه ناظر به موارد خاص یا قوم و منطقه و دوره‌ای ویژه است. 

 در دسته نخست به افزونی غافلان،  حق‌گریزان،   اهل باطل،  اهل فر و طغیان،  فاسقان،  ناسپاسان،  نابخردان  و نادانان اشاره شده و در دسته دوم از اندک بودن ذاکران خداوند،  شاکران،  اطاعت کنندگان خداوند  و مؤمنان  یاد شده است. 

 ۲.۲ - نگاه دوم

در نگاهی دیگر به آیات قرآن به مجموعه‌ای از آیات برمی‌خوریم که با سفارش به مشورت و همگرایی، به نوعی در پی ایجاد اکثریت و تقویت موضع آن بر آمده است. 

 در روایات اسلامی نیز سفارش‌های فراوانی بر همسویی با جماعت مسلمانان و پرهیز از کناره‌گیری شده است ، همان‌گونه که در روایات متعددی نیز رویکرد مدح اقلیت و مذمت اکثریت، دنبال شده است. 


۲.۳ - نگاه نهایی

در نگاهی نهایی به این دو مجموعه جهت دستیابی به تصوری سازگار و جامع، به مجموعه سومی از آیات و روایات برمی‌خوریم که با نگاهی کیفی به مقوله اقلیت و اکثریت و صرف نظر از ارزش کمّی هریک، از هرگونه تجمعی مبتنی بر ایمان به خداوند و گرایش به حق تمجید کرده و هرگونه تجمعی مبتنی بر کفر و گرایش به باطل را مذمت می‌کند. 

 به هر روی نگاه قرآن به موضوع اقلیت و اکثریت با جلب نظر بسیاری از مفسران و دانشمندان اسلامی از نخستین سده‌های اسلامی، بحثهای نسبتاً دامنه‌داری را در مقام تبیین یا توجیه در پی داشته و تألیفاتی مستقل نیز در این زمینه گزارش شده است. 

 این تألیفات در ارتباط با منازعات فرق و مذاهب اسلامی و در بستر پیدایش اکثریتی رسمی در برابر مجموعه‌ای از اقلیت‌ها در جهان اسلام پدید آمده است.


۲.۴ - مفسران و وجه جمع این دو نگاه

۲.۴.۱ - موضع اول

مفسران در برخورد با آیات اقلیت و اکثریت گاه با سعی در ایجاد ارتباط میان بخش‌های مختلف آیه، مذمت اکثریت را ناظر به مجموعه‌ای خاص با ویژگی‌های مذکور در آیه دانسته و مراد از آن را اکثریت مردم جهان ندانسته‌اند ، همان‌گونه که گروهی دیگر تلاش کرده‌اند با مطالعه فضا و دوره نزول آیات، مضامین مورد نظر را از بخش‌های نازل شده در مکه شمرده که در نتیجه آیات مذکور تنها ناظر به آن دوره و شرایط خاص خواهد بود؛ گویا خداوند با این آیات درصدد تقویت روحیه اقلیت مؤمن در برابر اکثریت کافر برآمده است. 

۲.۴.۲ - موضع دوم

گروهی دیگر از مفسران در موضعی متفاوت، با پذیرش مذمت اکثریت مردم جهان درصدد تبیین و توضیح آن برآمده‌اند و در این راستا به غلبه خواست‌ها و نیروهای دنیوی انسان بر نیروی عقل در اکثریت مردم و ناتوانی آن‌ها در رسیدن به تعادل روانی و اجتماعی بین قوای گوناگون خود استدلال کرده‌اند. 

 در ادامه این نگاه فلسفی برخی دیگر در پاسخ به این پرسش که چرا اکثریت به چنین وضعی دچارند توضیح داده‌اند که ساختار جهان ماده که آبادانی آن جز با تلاش طاقت‌فرسای مادی امکان‌پذیر نیست بر مبنای تنازع بقا و رقابت برای زیستن استوار است و این ساختار‌ به‌طور طبیعی چنین اکثریتی را در پی دارد.

صدرالمتألهین در تأیید این نوع نگاه به آیاتی استناد می‌کند که ناظر به تبیین دلایل عدم هدایت همه مردم است. با این حال وی اقلیت مورد نظر خداوند را کسانی می‌شمرد که به کمال ایمان و بندگی خدا نایل آمده‌اند ، در نتیجه اکثریت مقابل، گمراه مطلق و محروم از نجات اخروی نیستند، ازاین‌رو وی در پاره‌ای آثار دیگرش در یک دسته‌بندی چندگانه، عمده دسته‌های بشری را از اهل نجات در آخرت معرفی می‌کند  که در آثار فیلسوفان پیش از او نیز به چشم می‌خورد. 

برخی در قالب نظریه «استخدام» که ناظر به طبیعت اجتماعی انسان و لزوم به‌کارگیری افراد توسط همنوعان خود در زندگی اجتماعی است، پیدایش اکثریت گمراه را در برخی دوره‌ها منتفی ندانسته‌اند؛ اما اکثریت انسان را در پایان تاریخ از نگاه قرآن بر هدایت و سعادت می‌شمرند.