با توجه به رسمیت داشتن دین اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی در ایران طبق قانون اساسی، رویکردهای بسیار متفاوتی به موضوع حقوق اقلیت های دینی و مذهبی در ایران وجود دارد که از طیف مدعی نقض حق برابری سایر ادیان و مذاهب گرفته تا طیفی که مدعی است تمامی حقوق دین ها و مذاهب غیر از مذهب رسمی ذکر شده در قانون اساسی لحاظ شده است، در این رویکردهای مختلف جای می گیرند.
ادیانی که در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شدهاند عبارتاند از یهود، مسیحیت (ارمنی، آشوری و کلدانی) زرتشتی و صائبی که مطابق قانون، آزادانه به زندگی عادی خود مشغولند. به طور کلی مطابق اصل ۱۹ قانون اساسی مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نمیشود. یکی از شئونات زندگی اقلیتهای دینی در کشور حیات سیاسی است که ضمن آن حق حضور در انتخابات (شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری) و داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی وجود دارد. نکته جالب اینکه طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت ایران ۷۴۶۸۲۸۴۲ نفر (حدود هفتاد و پنج میلیون نفر) میباشد. برطبق همین سرشماری جمعیت مسیحیان ۱۱۷۷۰۴ نفر و کلیمیان ۸۷۵۶ نفر و زرتشتیان ۲۵۲۷۱ نفر که این تعداد حدود ۳درصد جمعیت کل کشور است [از این بین] جمعیت مسلمانان ۲۹۰نماینده و اقلیتهای دینی با توجه به تعداد قلیلشان ۵ نماینده دارند. اگر بخواهیم نسبتی میان جمعیت و تعداد نمایندگان داشته باشیم، باید بگوییم برای هر ۲۵۸۶۲۰ مسلمان یک نماینده به طور متوسط در مجلس شورای اسلامی حضور دارند، در حالی که مجموع اقلیتهای دینی مجموعا ۱۵۱۷۳۱ نفر میباشند که ۵ نماینده دارند [یعنی حدودا هر ۳۰ هزار نفر]، نکته دیگر اینکه ۵ نمایندهی مذکور، حتی اگر جمعیت اقلیتهای ایرانی کمتر از ۳ درصد حاضر هم شود، باز هم در تمام دورههای مجلس حضور دارند و این حقی است برای اقلیتهای دینی که با توجه به اهمیت آن در قانون ذکر شده است. برغم همواره انتقاداتی در خصوص حقوق معین شده برای اقلیت های دینی در ایران وجود داشته است.
اما، در این میان شاید یکی از واقع بینانه ترین تبیین هایی که از وضعیت اقلیت های دینی و مذهبی در ایران ارایه شده اند، تبیین زیر باشد که در یکی از بسترهای مشاوره حقوقی فعال در ایران ارایه شده است:
حقوق اقلیتها در اسناد بینالمللی
چه در اسناد عام و چه در اسناد خاص بینالمللی حقوقی، به شکل ویژهای به حقوق اقلیتها اشاره شده است. به عنوان مثال در اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون منع و مبارزه با جنایت کشتار جمعی، کنوانسیون بینالمللی درباره محو تمامی اشکال تبعیض نژادی، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اعلامیه محو تمامی اشکال نابردباری و تبعیض مبتنی بر مذهب یا عقیده و کنوانسیون حقوق کودک، موادی نگاشته شده تا به وسیله آنها هرگونه تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی، قومی و یا زبانی زدوده شود و مبتنی بر اصل کرامت انسانی، جوامع به سمت ایجاد آزادیهای انسانی و مدنی پیش روند.
به عنوان نمونه در ماده ۲۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی چنین بیان شده است: «در کشورهایی که اقلیتهای مذهبی، نژادی یا زبانی وجود دارند، افراد متعلق به این اقلیتها را نباید از حق تشکیل اجتماع با سایر اعضای گروه خود، بهرهمندی از فرهنگ و ابراز و انجام فرایض دینی و کاربرد زبان خودشان محروم نمود.» این میثاق توسط مجلس شورای ملی تصویب شده و ایران نیز عضو آن است. بر اساس ماده ۹ قانون مدنی، این میثاق به مثابه قانون داخلی بوده و رعایت آن الزامی است.
البته اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای مذهبی، ملی یا قومی و زبانی به عنوان یکی از اسناد خاص بینالمللی در ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ در قطعنامه شماره ۱۳۵/۴۷، طی یک مقدمه و ۹ ماده به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است که این اعلامیه هنوز توسط ایران به تصویب نرسیده است.
حقوق اقلیتها در قانون اساسی ایران
در مواد ۱۱ تا ۱۴ قانون اساسی ایران به حقوق اقلیتها اشاره شده است. نگاه کلی و برآیند نگرشی که از این اصول و سایر اصول قانون اساسی به دست میآید این است که قانونگذار به حقوق اقلیت اهتمام داشته و خود را ملزم به رعایت آن میداند. البته در این میان برخی از اقلیتها را به رسمیت شناخته که این اقلیتها از امتیازات ویژهتری برخوردارند.
بنابراین طبق قانون، صرف داشتن یک عقیده مذهبی، مانع از بهرهمندی افراد از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی نخواهد بود و قانون اساسی این حقوق را به رسمیت شناخته است. به عنوان مثال آنجا که قانون اساسی سخن از امنیت قضایی و حمایت قانون از همه مردم میزند، هیچ سخنی از محرومیت اقلیتها، ولو اقلیتهای غیررسمی در ایران به میان نمیآورد. بنابراین ایشان نیز مورد حمایت قانون خواهند بود.
اقلیتهای مذهبی رسمی در قانون اساسی
حال که دانستیم اقلیتهایی در قانون به رسمیت شناخته شدند و از امتیازاتی بهرهمند هستند، باید دانست این اقلیتها کدامند. در قانون اساسی ما اقلیتهای شافعی، حنبلی، حنفی، مالکی و زیدی از میان مسلمانان و مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان از میان سایر ادیان به رسمیت شناخته شدهاند.
مصادیق حقوق اقلیتهای مذهبی در قوانین ایران
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و همچنین قوانین دیگر، حقوقی برای اقلیتها به رسمیت شناخته شده که در ادامه آنها را ذکر میکنیم.
1. حق بر انجام مراسمات مذهبی: یکی از حقوقی که قانون اساسی برای اقلیتها در نظر گرفته است، انجام آزادانه مناسک مذهبی و مراسمات ایشان است.
2. حق بر تعلیم و تربیت دینی بر اساس مذهب فرد: یکی از اموری که در مدارس انجام میپذیرد، تربیت دینی دانشآموزان است. اقلیتهای مذهبی ملزم به گذراندن این آموزشها بر اساس مذهب رسمی کشور نبوده و میتوانند بر اساس مذهب خود، آموزش ببینند.
3. حق بر انجام احوال شخصیه و اقامه دعوا در محاکم در این موارد، بر اساس مذهب فرد: احوال شخصیه اموری غیرترافعی هستند که مربوط به تمامی افراد، فارغ از جایگاه آنهاست. احوال شخصیه شامل اموری مانند نکاح، ولایت، نسب، فرزندخواندگی، حجر، ارث، وصیت، طلاق، اهلیت، ازدواج، مهریه، تقسیم ترکه و خواستگاری، نامزدی، انحلال عقد ازدواج، قرابت رضاعی، نفقه و … میشود. افراد غیرشیعه میتوانند بر اساس قانون اساسی و همچنین قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم، بر اساس مذهب خود در محاکم اقامه دعوا کرده و این امور را بر اساس مذهب خود انجام دهند. البته باید توجه داشت که این امور صرفا از جهت ماهوی بر اساس مذهب فرد است و از جهت شکلی تابع قوانین کشوری است. مثلا تقسیم ارث در مورد یک شافعی مذهب بر اساس مذهب شافعی انجام میشود، اما اموری مانند مالیات بر ارث، مرجع صالح جهت صدور گواهی انحصار وراثت، لزوم گواهی انحصار وراثت برای تقسیم ترکه و امثال آن بر اساس قوانین ملی انجام میگیرد.
4. حق سوگند به کتاب مقدس فرد: طبق اصل ۶۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نمایندگان باید در نخستین جلسه مجلس به ترتیب مقرر در قانون سوگند یاد کنند. نمایندگان اقلیتهای مذهبی این سوگند را با ذکر کتاب آسمانی خود یاد خواهند کرد.
5. حق بر اداره امور محلی: در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها و با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب، بر طبق آن مذهب خواهد بود.
6. حق داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از ادیان زرتشتی، یهودی و مسیحی
7. معافیت مالیاتی در مورد معابد و انجمنهای دینی
8. امکان استفاده از تعطیلات مذهبی علاوه بر تعطیلات رسمی کشور
9. حق داشتن احزاب و انجمنها: برابر با اصل ۲۶ قانون اساسی، اقلیتهای مذهبی میتوانند، مطابق ضوابط تعیین شده دارای حزب، انجمن و جمعیت باشند.
10. داشتن ردیف بودجه اختصاصی: اقلیتهای مذهبی شامل ارامنه تهران و شمال، ارامنه جنوب، کلیمیان، آشوریان و زرتشتیان، از بودجهها و اعتبارات دولتی هر چند اندک و همچنین ردیف بودجه خاص بهرهمند هستند که به نمایندگان آنان جهت استفاده تخصیص داده میشود.
تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی در قوانین ایران
اگرچه قانونگذار در روند بهبود وضعیت حقوقی اقلیتها گامهای مثبتی برداشته است، اما هنوز میتوان قوانینی را مشاهده کرد که دارای تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی هستند. به عنوان مثال در اصول ۴، ۱۲، ۹۱ و ۱۱۵ التزام به دین اسلام دارای امتیاز و یا ضروری دانسته شده است.
سخن پایانی
تمام آنچه بیان شد، ناظر به قانون در مورد اقلیتها است. اما منتقدان حاکمیت معتقدند در عمل ممکن است اقلیتهای مذهبی تحت فشارهایی قرار بگیرند که لزوم تدوین قوانین روشن و شفاف را ایجاب میکند. با این وجود حتی با ابزارهای قانونی فعلی، در صورت اطلاع از حقوق خود، میتوان اقدام به احقاق حق نمود.
منبع: پلتفرم حقوقی ترازو