نویسنده: سید حسام الدین لسانی و احمد کاظمی
با وجود توسعه ای که در حمایت از حقوق غیرنظامیان، اسیران و
حتی بیگانگان در مخاصمات - بهویژه در سده بیستم - ایجاد شده است اما درباره تعهد
دولتها به حمایت از سربازان و نیروهای خودی چنین پیشرفتی در نظامهای حقوقی بهغیر
از نظام حقوقی اسلام مشاهده نمیشود. کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و پروتکلهای
الحاقی آن، گامهای مهم حقوقی در حمایت از غیرنظامیان و اسیران محسوب میشوند اما
گامهای مشابهی برای تعهد دولتها به حمایت از سربازانِ خودی اتخاذ نشده است؛
آنچنانکه برخی دولتها سربازان را بهمثابه مایملک خود مینگرند و هر رفتاری را
با آنها مجاز میدانند. تحولاتی نظیر «بیماری سندروم خلیج فارس» و بحران تجاوز
جنسی در ارتش آمریکا بهویژه در جریان اشغال افغانستان و عراق، تعهد دولتها برای
حمایت از نیروهای خودی را در کانون توجه قرار داد. با توجه به فقدان اسناد بینالمللی
درباره تعهد دولتها به حمایت از سربازان خودی، بهنظر میرسد از جهت نظریهپردازی،
حقوق قابلاستخراج در این خصوص، باید از منابع حقوق بینالملل بشر و بشردوستانهی
عرفی و بهویژه از اصل حق حیات و کرامت انسانی برگرفته شود. مفاد کنوانسیونهای
ژنو، پروتکلهای الحاقی آن و بیش از (20) قاعده از (161) قاعده
استخراج شده توسط کمیته بینالمللی صلیب سرخ، بهطور
غیرمستقیم رهنمودهایی درباره تعهد دولتها به حمایت از سربازان خودی ارائه میدهند..