قومیت ها در اروپا

لفظ کلی اروپایی ها در کانون قومیت شناسی اروپا قرار دارد. اما گروه های قومی در اروپا نیز براساس عواملی نظیر زبان، فرهنگ و عقاید دینی و.... از همدیگر مجزا می شوند. در اروپا در کنار اکثریت اروپایی، اقلیت های قومی کمتر شناخته شده و محروم زیادی وجود دارند.  براساس آمارهای کتب منبع تعداد کل جمعیت اقلیت قومی در اروپا 105 میلیون نفر یا 14 درصد از 770 میلیون اروپایی در سال 2002 برآورد شده است.  روس ها با جمعیتی حدود 120 میلیون نفر پرجمعیت ترین قوم یا نژاد  یا ملیت در میان اروپایی ها هستند. هیچ تعاریف قابل قبول و دقیقی از اصطلاحات «قومیت» و «ملیت» وجود ندارد. در زمینه قوم نگاری اروپایی به طور خاص، اصطلاحات گروه قومی، مردم، ملیت و گروه قومی-زبانی عمدتاً مترادف استفاده می شوند.

در سال 2021، تعداد اتباع غیر اتحادیه اروپا که در کشورهای عضو اتحادیه اروپا زندگی می کنند، 23.7 میلیون نفر (5.3٪ از جمعیت کشورهای عضو اتحادیه اروپا) بود. کشورهایی که بیشترین جمعیت غیر از ملیت های اصلی را داشتند آلمان، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا بودند. این چهار کشور عضو اتحادیه اروپا 70.3 درصد از اتباع بیگانه ای را میزبانی می کنند که در کشورهای عضو اتحادیه اروپا زندگی می‌کنند. جمعیت اتحادیه اروپا با حدود 450 میلیون نفر، دو سوم جمعیت فعلی اروپا را تشکیل می دهد.



در این میان هم اسپانیا و هم بریتانیا موارد خاصی هستند، به این دلیل که نام ملیت  اسپانیایی و بریتانیایی، ممکن است جنبه‌های قومیتی داشته باشد و گروه‌های قومی منطقه‌ای مختلف را در بر بگیرد. سوئیس نیز مورد مشابهی است، اما زیرگروه های زبانی سوئیس هم از نظر قومیت و هم از نظر وابستگی زبانی مورد بحث قرار می گیرند.  فرانسه نیز از قرن نوزدهم به بعد کشوری دارای چندین قومیت شناخته می شود. در سال 2008 موسسه ملی آمار فرانسه ارزیابی کرد که 11/8 میلیون مهاجر که خارج از فرانسه متولد شده اند و نسل دوم آنها که همگی در فرانسه زندگی می کنن، چیزی به اندازه 19 درصد از جمعیت فرانسه را تشکیل می دهند. از این میان تقریبا 5/5 میلیون نفر با اصالت اروپایی و حدود 4 میلیون نفر با اصالت مغربی از کشورهای الجزایر و تونس و مراکش این جمعیت مهاجر را تشکیل می دهند.


بریتانیا نیز یک جامعه قومی متنوع است. بزرگترین گروه قومی در بریتانیا، بریتانیایی سفیدپوست و پس از آن بریتانیایی آسیایی است. قومیت در بریتانیا به طور رسمی در سطح ملی از طریق سرشماری ثبت می شود. سرشماری بریتانیا در سال 2011، نسبت به سرشماری قبلی بریتانیا در سال 2001، سهم کمتری از سفیدپوستان بریتانیایی در بریتانیا را ثبت کرد. عواملی که به رشد جمعیت اقلیت کمک می کنند ماهیت متفاوتی دارند، از جمله نرخ های متفاوت تولد و مهاجرت.طبق آمار دفتر آمار ملی (ONS) بر اساس آمارهای نظرسنجی جمعیت از سال 2019، افراد با پیشینه اقلیت های قومی 14.4 درصد از بریتانیا را تشکیل می دهند (16.1 درصد برای انگلیس، 5.9 درصد برای ولز، 5.4 درصد برای اسکاتلند و 2.2 درصد برای بریتانیا. ایرلند شمالی). در حال حاضر، جمعیت هندی‌ها و هندی تباران ساکن بریتانیا به حدود ۱٫۴ میلیون نفر می‌رسد که بزرگ‌ترین اقلیت قومی ساکن بریتانیا را تشکیل می‌دهند .

زبان در اروپا

از کل جمعیت حدود 740 میلیونی اروپا (تا سال 2010)، نزدیک به 90٪ (یا حدود 650 میلیون) در سه شاخه بزرگ از زبان های هند و اروپایی قرار می گیرند که عبارتند از:

آلمانی، از جمله دانمارکی، هلندی، انگلیسی، فاروئی، فریزی، آلمانی، گوتنیش، هونسریک، ایسلندی، لیمبورگی، لوساکسونی، لوگزامبورگی، نروژی، اسکاتلندی، سوئدی، و ییدیش.

زبان ها در اروپا نیز بسیار متنوع است. زبان های رومی از جمله زبان های آرومانی، آرپیتان، کاتالان، کورسی، فرانسوی و سایر زبان های دویل، فریولی، گالیسی، ایسترو-رومانیایی، ایتالیایی، لیگوریایی، لادینو، مگلنو-رومانیایی، اکسیتان، پرتغالی، رومانیایی، رومانش، ساردینی، اسپانیایی و ونیزی از آن جمله است. زبان های اسلاوی شامل  بلاروسی، بوسنیایی، بلغاری، چکی، کاشوبی، مقدونی، لهستانی، روسی، روسی، صربی کرواتی، سیلزی، اسلواکی، اسلوونیایی، سوربیایی و اوکراینی است.

در نقاط مختلف جزیزه انگلیس یا پادشاهی بریتانیا، مردم به لهجه‌های گوناگون تکلم می‌کنند و هر ناحیه لهجه خاص خود را دارد. در بریتانیا نسبت به کشورهای انگلیسی‌زبان دیگر مانند آمریکا، تنوع لهجه بیشتر است و مردم بریتانیا قادرند لهجه‌های مختلف را بهتر تشخیص دهند. لهجه و گویش یک شهروند علاوه بر زادگاه او، می‌تواند نشانگر طبقه اجتماعی او نیز محسوب شود. در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی سراسری بریتانیا، لهجه‌ای که مورد استفاده قرار می‌گیرد، لهجه مردم طبقه متوسط و تحصیلکرده جنوب بریتانیا است. در گذشته هنگامی که مردم در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بی‌بی‌سی شرکت می‌کردند با این لهجه صحبت می‌کردند که به انگلیسی بی‌بی‌سی معروف بود!! اما امروزه لهجه‌های مناطق مختلف بریتانیا نیز شنیده می‌شود. به دلیل کاربرد زیاد لهجه رسمی لندن و جنوب انگلستان - که Estuary English  نیز نامیده می‌شود -  سخن گفتن با این گویش در غرب و مرکز انگلستان نیز متداول شده است.

سه زبان هندواروپایی مستقل نیز در زیرگروه‌های بزرگ‌تر قرار نمی‌گیرند و با خانواده‌های زبانی بزرگ‌تر ارتباط نزدیکی ندارند، از این قرارند:

یونانی (حدود 12 میلیون)

آلبانیایی (حدود 9 میلیون)

ارمنی (حدود 3.5 میلیون)

علاوه بر این، گروه‌های فرعی کوچک‌تری نیز در زبان‌های هندواروپایی اروپا وجود دارد، از جمله:

زبان های بالتیک، از جمله لتونی، لیتوانیایی، ساموگیتی و لاتگالی.

زبان های سلتیک، از جمله برتون، کورنیش، ایرلندی، مانکس، ولزی و گیلیک اسکاتلندی.

زبان های ایرانی، عمدتا اوستی و تات در قفقاز.

علاوه بر زبان‌های هند و اروپایی، خانواده‌های زبانی دیگری نیز در قاره اروپا  یا مناطقی که با مسامحه و بعضا با اغراض سیاسی جزء اروپا  یا تابعه اروپا قلمداد می شوند، وجود دارد که با زبان هند و اروپایی ارتباطی ندارند:

زبان‌های اورالیک، از جمله استونیایی، فنلاندی، مجارستانی، کومی، لیوونی، ماری، موردوین، سامی، سامویدیک و اودمورت.

زبان های ترکی از جمله باشقیری، چوواشی، گاگائوزی، قزاقستانی، نوگای، تاتاری، ترکی، تاتاری کریمه.

زبان‌های سامی، از جمله: آشوری نوآرامی (که در بخش‌هایی از شرق ترکیه و قفقاز توسط مسیحیان آشوری صحبت می‌شود)، عبری (که توسط برخی از جمعیت‌های یهودی صحبت می‌شود) و مالتی و زبان عربی که توسط برخی از جوامع مهاجر از خاورمیانه و شمال آفریقا صحبت می شود.

زبان‌های کارتولی Kartvelian languages (همچنین به عنوان زبان‌های قفقاز جنوبی شناخته می‌شوند)، از جمله گرجی، زانی (مینگرلی و لاز)، و سوانی.

زبان های شمال غربی قفقاز، از جمله آبخازی، ابازا، چرکسی (آدیگه و کاباردی)، و اوبیخ.

زبان های شمال شرقی قفقاز از جمله آوار، چچنی، دارگین، اینگوش، لک و لزگی.

زبان های جدا شده: باسکی که در نواحی باسک اسپانیا و فرانسه صحبت می شود که گفته می شود یک زبان منزوی شده است و تنها زبان در اروپا است و اعتقاد بر این است که با هیچ زبان زنده دیگری ارتباطی ندارد. اگرچه مربوط به زبان منقرض شده آکیتانی است.

زبان های مغولی قالمیق نیز وجود دارد که در منطقه جنوبی روسیه صحبت می شود.

 

مذهب در اروپا

مذهب در اتحادیه اروپا متنوع است. بزرگترین دین در اتحادیه اروپا مسیحیت است که تا سال 2018 72.8 درصد از جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل می داد. گروه های کوچکتر دینی شامل دین اسلام، بودیسم، یهودیت، هندوئیسم و ​​برخی از ادیان شرق آسیا هستند که بیشتر در آلمان و فرانسه متمرکز شده اند. در این میان، دین اسلام به سرعت در حال گسترش در میان مردمان در اروپاست که البته سعی می شود هم از گسترش این دین جلوگیری شود و هم از ارایه آمار واقعی آن طفره رفته می شود.  در حوزه مسیحیت در اروپا، طی چند دهه اخیر، اعمال مذهبی در روند سکولاریزاسیون رو به افول بوده است.  بررسی یوروبارومتر یورواستات Eurostat's Eurobarometer  در سال 2010 نشان داد که 20 درصد از شهروندان اتحادیه اروپا اعتقادی به وجود روح، خدا یا نیروی حیات ندارند.  بسیاری از کشورها در سال‌های اخیر کاهش حضور و عضویت در کلیسا را ​​تجربه کرده‌اند. کشورهایی که بیشترین افرادی را که به هیچ نوع روح، خدا یا قدرت برتر اعتقاد ندارند عبارتند از: فرانسه (40%)، جمهوری چک (37%)، سوئد (34%)، هلند (30%)، استونی (29%). آلمان (27%)، بلژیک (27%) و اسلوونی (26%).[5] مذهبی ترین کشورها رومانی (1٪ غیر مؤمنان) و مالت (2٪ غیر مؤمنان) هستند.  در سراسر اتحادیه اروپا، این باور غیردینی و بی خدایی در سنین بالاتر رایج است و در میان زنان، آنهایی که فقط تحصیلات ابتدایی دارند، و کسانی که "خود را در سمت راست نمودار گرایشات سیاسی قرار می دهند" (57٪) بیشتر است. 


آتئیسم (الحاد) و ​​آگنوستیزم (عدم فهم خدا) در میان جمعیت عمومی در اروپا افزایش یافته است، با کاهش حضور در کلیسا و عضویت در بسیاری از کشورها، کشورهایی که بیشترین افراد فاقد اعتقاد مذهبی بودند عبارتند از: فرانسه (40%)، جمهوری چک (37%)، سوئد (34%)، هلند (30%)، استونی (29%)، آلمان (27%)، بلژیک (27%). 27 درصد و اسلوونی (26 درصد).  مذهبی ترین جوامع در رومانی با 1 درصد بی دین و مالتا با 2 درصد بی دین هستند. در سرتاسر اتحادیه اروپا، این باور در میان افراد مسن، آنهایی که تربیت سختگیرانه داشتند، آنهایی که پایین‌ترین سطح تحصیلات رسمی داشتند، کسانی که به سمت سیاست جناح راست گرایش دارند، و کسانی که بیشتر به مسائل اخلاقی و اخلاقی در علم و فناوری نسبت به ریسک توجه دارند، بالاتر است.

در این میان، سیاست دین ستیزی و اسلام هراسی در اروپا تاثیر معکوسی داشته است و با گسترش اسلام‌هراسی در غرب و باوجود اقدامات گروه های ‌افراطی علیه مسلمانان، تازه ترین پژوهش ها نشان می دهد که گرویدن مردم اروپا به دین مبین اسلام افزایش چشمگیری دارد.