سردار محمدرضا محمدقلیزاد، از رزمندگان دفاع مقدس در همایش "ارومیه و حماسه آزادسازی خرمشهر" ، در تشریح نقش مردم ارومیه در عملیات نظامی برای آزادسازی خرمشهر گفت: « در استان آذربایجان غربی مقاومت درست یک هفته بعد از پیروزی انقلاب دفاع مقدس شروع شده بود، یعنی زمانی که پادگان مهاباد توسط حزب منحله دموکرات غارت شد ، ناامنی ها و بحث دفاع و درگیری ها شروع شد. اولین سپاه بعد از سپاه تهران که تشکیل شد سپاه ارومیه بود که به خاطر همین بحث ناامنی ها سریع تشکیل شد. »
محمدقلیزاد در این همایش که به ابتکار مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها و با مشارکت سازمان های مردم نهاد و دولتی و با حضور صدها نفر از اقشار مختلف مردم، رزمندگان دفاع مقدس و شخصیت های سیاسی و فرهنگی از استان آذربایجان غربی و خوزستان و نمایندگانی از اقلیت های مذهبی در تالار وحدت ارومیه و با اجرای سرود توسط گروه پژواک و پخش سمفونی خرمشهر، برگزار شد، گفت: « زمانی که خرمشهر اسیر شد گویی که همه ایران اسیر شد و با اسارت خرمشهر یک بغضی در گلوی همه گیر کرد.
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
به واقع همه دل ها متوجه خرمشهر بود و زمانی هم که خرمشهر آزاد شد، این بغض ترکید و آن شادی که به وجود آمد، در تاریخ این کشور بی سابقه بود. آنچنان شادی زائد الوصفی که از عمق جان ایرانیان برآمد که تک تک این سلول ها می خندید و آن فشار روحی از قلب و دل همه برداشته شده بود و آن شادی که ایجاد شد، جشن ملی بی سابقه ای بود، جشنی ملی، میهنی، دینی و حماسی.»
محمدقلیزاد درباره همدلی تاریخی مردم آذربایجان غربی با مردم خوزستان در دفاع مقدس گفت: « در آن موقع، بنده مسئول روابط عمومی شهرداری ارومیه بودم و با دوستان عزیز دیگری که عضو انجمن اسلامی بودیم، عصر همون روز سوم خرداد در شهرداری جمع شدیم و هم فکری کردیم ما چگونه می توانیم در این شادی ملی سهیم بشویم. شاید هدایت الهی بود که گفتیم با توجه به فرموده امام خمینی (ره) که "خرمشهر را خدا آزاد کرد"، این آرم الله نماد نظام جمهوری اسلامی در شهر ارومیه را از طرف مردم ارومیه به خرمشهر هدیه بدهیم. بر این باور بودیم که بردن این نماد الله به خرمشهر به معنای بازگشت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به خرمشهر خواهد بود. مفهوم واقعی ملت در خرمشهر متجلی شده بود، همه دل ها متوجه خرمشهر بود.»
محمدقلیزاد افزود: « در انتقال نماد بزرگ الله از ارومیه به خرمشهر، راننده ی ما، یکی از هموطنان مسیحی ما بود. ترکیب این گروه منتقل کننده نماد هم جالب بود؛ هم مسیحی داشتیم و هم مسلمان، گویی نماینده همه اقشار ارومیه بودیم. باید خیلی با احتیاط می رفتیم که هدیه را سالم به خرمشهر برسانیم.»
محمدقلیزاد گفت: «این نماد کارکرد نظامی که نداشت، اما صحبت همبستگی ملی بسیار مهم است و انتقال آن از ارومیه به خرمشهر به این معنا بود که ما قطعه ای از ارومیه را بردیم گذاشتیم درخرمشهر و یکی از خیابان های ارومیه را نیز به نام خرمشهر نام گذاری کردیم. »
این رزمنده دفاع مقدس افزود: « در بیان خاطرات جنگ هشت ساله باید از شهید مجید جعفری یاد کنم که در اولین نوحه ای که حاج صادق آهنگران در خدمت امام خوندند: "ای شهیدان به خون غلطان خوزستان درود! - لاله های سرخ پرپرگشته ایران درو" و حاج صادق در فرازی از این نوحه نام شهدا را می برد و در یک بیت می گوید:
"سوزم از داغ فروزش یا مجید جعفری؟ نالم از هجر رخ پیرزاد یا عبداللهی؟ شاد روحت مهربانی، بر تو ای دهقان خوب! ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود!"
خیلی ها گمان می کردیم که شهید مجید جعفری، از شهدای اهواز یا منطقه خوزستان هستند. اما، ایشان بچه ارومیه است. ایشان، مجید جعفری بزرگ آباد و عضو شورای فرماندهی سپاه خوزستان بودند و زمانی که شهید شدند خود آقای شمخانی شخصا پیکر این شهر را آوردند، با اینکه شرایط جنگ هم خیلی سخت بود. و اما شهید دوم که چند روز پیش سالگرد شهادتش بود، شهید مهندس فریدون کشتگر است. این شهید والامقام مهندس راه ساختمان بود، از دانشگاه تبریز! او در خود دانشگاه با چپی ها و جریان قومیت گرای خلق مسلمان مبارزه می کردند تا اینکه در آغاز جنگ به آبادان رفت و بعد به ارومیه برگشت و بعد دوباره به اهواز رفت و به عنوان فرمانده واحد مهندسی رزمی جهاد خوزستان خدمت کرد و در عملیاتی که مقدمه سازی عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر بود، ایشان به شهادت رسیدند. »
محمدقلیزاد افزود: « یک نکته ای که باید به آن توجه کنیم، این است که وقتی ما متولد می شویم، شناسنامه ملی با قید نام شهر محل تولد دریافت می کنیم، اما شهدا یک شناسنامه شهادت هم دارند. در شناسنامه شهادت، محل شهادت ذکر می شود. بسیاری از ایرانیان، شهدایی هستند از سراسر کشور که در خوزستان شهید شدند و بسیاری هم هستند که در کردستان شهید شدند. سال های پنجاه و هشت و پنجاه نه بنده افتخار حضور در سپاه ارومیه را داشتم و قبل از آغاز جنگ، بچه های دزفول در ارومیه بودند برای ایجاد امنیت در این منطقه. ایران ملک مشاع همه ایرانی هاست و هیچ منطقه ای را به نام هیچ کسی سند مالکیت شخصی نزده ایم. ما در سرنوشت همدیگر شریک هستیم. شادی ها و غم های ما یکی است. این مفهوم واقعی ملت است. این اتحاد و این همبستگی و این نام بزرگ ایران و ایرانی برای ابد پایدار و ماندگار و پایداری آن موجب عزت آذربایجان عزیز، خوزستان عزیز، کردستان عزیز، خراسان عزیز و سایر مناطق ایران است. اما، نامی که بالاتر از همه این نام ها عزیز است، نام ایران است. مخصوصا که نام ایران عطرآگین شده است با اسلام عزیز و مسکن و ماوای ماست الی یوم القیامه، ان شاءالله.»