با سقوط نظام سیاسی سوریه در 6 دسامبر 2024، در بی سابقه ترین شکل دیده شده در تاریخ این کشور، طایفه گرایی و نفرت پراکنی مذهبی و قومی که امری مذموم در حقوق بین الملل است در این کشور اوج گرفته است. بطوریکه پس از استقرار تحریر الشام که تا چندی پیش در فهرست گروه های تروریستی امریکا قرار داشت ، قتل انسان ها و سلب حق حیات آنها به دلیل منشاء قومی و مذهبی به موضوعی روزانه در سوریه بحران زده تبدیل شده است. 

با حاکم شدن عناصر تحریرالشام که با گرایشات افراطی اخوانی بنوعی تداوم جریان وهابی تکفیری و القاعده است، بروز چنین وضعیت تاسف باری در سوریه از قبل، قابل پیش بینی بود. سوریه کشور قومیت ها و مذاهب است که امروز همه آنها در ترس و وحشت به سر می برند.  اقلیت های قومی و مذهبی از جمله  علوی ها، مسیحیان، کردها ، آشوری های ، دروزی ها، ارامنه ، شیعیان و حتی اهل سنت مخالف تحریر الشام در معرض سرکوب، خشونت و نسل کشی قرار گرفته اند. ترکیه علیرغم داشتن نظامی سکولار در منطقه غرب آسیا به صراحت حمایت خود از تسخیر پایتخت سوریه به دست افراطیون مذهبی را آشکار کرد. ابراهیم کالین و هاکان فیدان، روسای سازمان امنیت و دستگاه دیپلماسی ترکیه به سرعت در دمشق حاضر و در رویکردی دوگانه، حمایت آنکارا از حاکمیت تحریرالشام اعلام کردند. حال آنکه ترکیه بمانند امریکا و اروپا، در سال ۲۰۱۴ جبهه النصره و در سال ۲۰۱۸ هیئت تحریر شام را به عنوان یک سازمان تروریستی شناسایی کرده بود. مقامات اسراییل نیز از سیطره تحربرالشام بر سوریه ابراز رضایت کردند و ارتش اسراییل به سرعت نواحی راهبردی را در امتداد  جولان اشغالی، به اشغال خود درآورد و در عرض چند روز تقریبا تمامی مراکز راهبردی و زیرساخت های سوریه از جمله مراکز نیروی هوایی و بنادر و زیرساخت های حمل و نقلی سوریه را بمباران کرد.

اما، واقعه مهمتر پس از سقوط نظام سیاسی سوریه، آغاز تعرضات به جان و مال، اعتقادات و آثار فرهنگی و مذهبی اقوام و اقلیت های مختلف بخصوص علویان می باشد که با واکنش و تظاهرات جمعی گسترده علویان از جمله در حماه، حمص، طرطوس مواجه شد. نیروهای تحریرالشام که خود را دولت مستقر در سوریه اعلام کرد، با نقض قواعد اساسی حقوق بین الملل بشر، عکس العملی بسیار خشونت آمیز علیه تظاهرات اعتراضی علویان از خود نشان داد و در جریان سرکوب تظاهرکنندگان ده ها تن از علویان کشته شده اند. سرکوب و کشتار علویان تظاهرکننده که در لاذقیه، طرطوس، حمص و حماه در اعتراض به آتش زدن مرقد «شیخ ابی عبدالله الحسین بن حمدان الخصیبی العلوی» واقع در منطقه میسلون در شهر حلب تظاهرات کردند، پایان ماجرا نبوده است. تظاهرات گسترده علویان یا پیروان فرقه نصیریه در سوریه زمانی شروع شد که فیلم‌های کوتاه منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نشان داد که یک گروه مسلح در اوایل ماه جاری مقبره یکی از شیوخ ارشد و از بنیانگذاران علوی در حلب را به آتش کشیدند و به ترویج نفرت پراکنی علیه علویان پرداختند.  همچنین شهر مصیاف در حومه شمال غربی حماه نیز شاهد تظاهراتی در محکومیت ترور سه قاضی از علوی ها بود. 

بنظر می رسد پس از سیطره تحریر الشام در سوریه ، اقدامات سیستماتیک برای نسل کشی فرهنگی علویان از طریق تخریب اماکن مذهبی آنها، قتل رهبران آنها، جابجایی و کشتار اعضای جمعیت آنها آغاز شده است.

 آنچه که بیشتر مراکز مدافع حقوق اقلیت ها در جهان را از وضعیت  علوی ها در ترکیه نگران ساخته است، حمایت مستقیم ترکیه از اقدامات تحریرالشام است. ترکیه به عنوان وارث عثمانی، از منظر تاریخی چندین کشتار علوی ها بویژه در دوره سلطان سلیم عثمانی را در پرونده خود دارد . پادشاهی که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه با افتخار به آن، اسم پل سوم استانبول را به نام سلطان سلیم نامگذاری کرده است. 

اکنون مصائب علویان یا نصیریان سوریه تحت قدرت اخوانی های وابسته به تحریرالشام آن است که خانواده اسد که بیش از نیم قرن بر سوریه حکومت کرد، متعلق به علویان محسوب می شد. یکی از استدلال‌هایی که داعش و گروه های تروریستی سلفی تکفیری، وهابی و اخوانی از سال 2011 برای آنچه که جهاد در سوریه می‌ نامیدند  و طی آن هزاران سوری کشته شدند، علوی‌مذهب بودن نظام اسد در سوریه بود. حال آنکه علوی بودن خانواده اسد هیچ نقشی در نظام سکولار حاکم بر سوریه نداشت. در راستای ایجاد اختلاف مذهبی میان اهل سنت و شیعیان ، افراط گرایان در داخل سوریه که منافع آنها با اسرائیل و امریکا گره خورده است، علوی بودن نظام اسد را با بزرگنمایی مطرح می کردند. حال آنکه نظام اسد علیرغم برخی اقدامات ضدحقوق بشری، حتی پس از شکست دادن جریان اخوان المسملین سوریه، اهل سنت را سرکوب نکرد و بلکه مذهب سنی در سوریه‌ی لائیک، قدرتمندتر شد. چراکه، اهل سنت از دولت لائیک سوریه امتیازهای دینی و شرایط برای تعلیم دینی در مساجد گرفتند و نفوذی به دست آوردند که اگر یک حکومت صرفا با رویکرد فرقه ای در قدرت بود، به احتمال قریب به یقین چنین امتیازاتی را برای آنان فراهم نمی کرد. 

اکنون در ادامه این روند، براندازان نظام سوریه که تحت حمایت آشکار ترکیه و حزب ملی گرای حرکت ملی قرار دارند، به ترویج نفرت پراکنی مذهبی و قومی علیه علوی ها و دیگر مذاهب و اقوام می پردازند. بطوریکه ابومحمدجولانی (احمد الشرع) رئیس تحریرالشام به کردهای سوریه نیز هشدار داده است که در صورت مقاومت، یک نفر آنها را زنده نخواهد گذاشت . این وضعیت برای بسیاری از ناظران، یادآور شرایط ترکیه در در اواخر دوران عثمانی و نیز اوایل دوره حکومت لائیک کمالیستی است که تمامی اقوام و اقلیت ها را  از ارامنه، لازها ، گرجی ها ، یونانی ها ، کردها گرفته تا  علویان و شیعیان را منکوب کرد. علیرغم تعهداتی که ترکیه در معاهده 1923 لوزان در مورد احترام به حقوق اقلیت های مذهبی  داده بود این موضوع در مورد علویان و ارامنه اجرا نشد که یکی از نتایج آن، ایجاد کشتار علویان از جمله در واقعه سیواس (2 جولای 1993) بود. 

اقلیت های مذهبی و قومی در همه کشورها تحت حمایت قواعد عرفی حقوق بین الملل بشر می باشند که در خصوص اقلیت ها  در اعلامیه 1992 سازمان ملل  با عنوان «حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های قومی، مذهبی ، زبانی و ملی» منعکس شده است. در راس این حقوق ، «حق بر موجودیت» و «حق بر حفظ هویت جمعی فرهنگی و مذهبی » قراردارد. برای جلوگیری از کشتار اقلیت ها  در سوریه بحران زده، عزم جهانی از جمله واکنش عملی  کشورها، نهادهای حقوق بشری ، سازمان ملل و دیگر سازمان های بین المللی، افکار عمومی و رسانه ها ضروری است .  

*مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها 



https://irrcmr.com/post/313