دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را برای رونق گرفتن دوباره این زبان علم و ادب در هند و شناخت بهتر و عمیق تر ریشه های علم و فرهنگ و تاریخ این کشور و بلکه جهان روشن کرد.
مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، گفت: « تصمیم دولت هند در اینباره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما این تصمیم کافی نیست. دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق قبلی زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقهمند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاستهای خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها با خواست دولت هند میسر نمیشود. مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق میتوان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.»
میراث علمی و ادبی فارسی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به هند جان گرفت و ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای شگرفی بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی شبهقاره هند تبدیل شدند. اثر ماندگار تاج محل که امروزه هند در دنیا با آن شناخته می شود، مربوط به همین دوران است. اما، امروز زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبانهایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبانآموزان آینده بهتری را به تصویر میکشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب میشود که بنا بر بررسیهای صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفقترین زبان از این منظر طی دهه های گذشته بوده که امروز با رقبای جدی مواجه شده است.
در چنین فضایی، زبان فارسی با آنکه از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، به لحاظ ریشه دار و بالنده بودن و بخاطر اینکه زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون میشود، مزیت بالایی می تواند داشته باشد.
خواجهپیری معتقد است باید مزیتهای فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقههای امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. اما، زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان همبستگی میان ملتهاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.
این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و دهها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاهها کاسته شد. پیشتر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاهها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کمکم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.
به گفته وی؛ یکی از علل کمتوجهی به زبان فارسی در هند عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان مینوشتند و مینویسند. از سوی دیگر، در دپارتمانهای فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس میکنند.
مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این میراث فرهنگی در هند، دشوار مینماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشههای خود را به زبان فارسی تألیف میکردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام میگرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.
مدیر مرکز میکروفیلم نور در گفتگو با خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه انگلیسیها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کمکم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسیها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راهاندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کمکم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب میشد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته میشود.
خواجهپیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسیها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاشهای بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربههایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسیها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد.
نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانهها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب به زبان فارسی بود، اما با بیتوجهی به کتابخانهها، کمکم این مراکز از بین رفت و بسیاری از کتابخانهها نیز مورد هجوم انگلیسیها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود مینویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسیها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتابهای نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.
مدیرمرکز میکروفیلم نور به بخشی از فعالیتهای این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالسالمؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبانهای فارسی و عربی نگهداری میشد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخههای خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرستنویسی با نسخههای خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانههای مهم اسلامی در آن منطقه به شمار میرود. همراه با فهرستنگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبانهای عربی و فارسی نگهداری میشد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاههای جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقباتالانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانههای بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است.