رسانهها و فناوریهای ارتباطی در قرن بیست و یکم تحول عظیمی را تجربه کردهاند. در حالی که سلطه سنتی مطبوعات و تلویزیون به طور کامل با سکوهای رسانهای جدید و متنوع جایگزین نشده است، بسترهای رسانه های نوین به تدریج فضاهای جدیدی را برای ارتباطات و تبادل اطلاعات باز کرده اند و به ابزار مهم تاثیرگذاری بر افکار مردم از جمله اقلیتهای چهارگانه عرفی (مذهبی، قومی ، زبانی و ملی) تبدیل شده اند.
سوء استفاده از رسانههای نوین و بسترهای پیامرسان برای تحریک اقلیتهای قومی، زبانی، مذهبی و ملی علیه کشورهایشان، یکی از ابعاد مهم جنگهای رسانهای و عملیات روانی در عصر دیجیتال است. این سوء استفادهها اغلب با هدف ایجاد شکاف اجتماعی، تضعیف همبستگی ملی و بیثباتسازی یک کشور صورت میگیرد.
شیوههای سوء استفاده از رسانههای نوین برای تحریک اقلیتها
سوء استفادهکنندگان از تاکتیکهای متعددی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها برای دامن زدن به اختلافات استفاده میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
۱. انتشار اخبار جعلی و شایعات (Fake News & Disinformation/Misinformation )
- پمپاژ اطلاعات نادرست: انتشار هدفمند اخبار جعلی و شایعات اغراقآمیز در مورد تبعیضهای دولتی، ظلم به اقلیتها، یا اقدامات تحریکآمیز از سوی اکثریت/حکومت.
- تشدید بیاعتمادی: این اخبار با هدف تخریب اعتماد اقلیتها به دولت و نهادهای رسمی کشور منتشر میشوند.
- سوء استفاده از زبان محلی: انتشار محتواهای سلبی و منفی به زبانها و لهجههای محلی برای تأثیرگذاری بیشتر.
۲. برساختن روایتهای تفرقهافکنانه
- برجسته کردن نابرابریها: تمرکز و بزرگنمایی تاریخی و جاری بر مشکلات، اختلافات یا حس نابرابری در حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که اقلیتها ممکن است با آن مواجه باشند.
- الگوبرداری از خشونتهای گذشته: بازنشر محتوای مرتبط با درگیریهای قومی یا مذهبی قدیمی یا سوءاستفاده از حوادث واقعی برای دامن زدن به کینه و نفرت تاریخی مانند رویدادهای میانمار.
- اهریمنسازی (Demonization): تصویرسازی منفی و افراطی از دولت یا گروه اکثریت بهعنوان دشمن، ستمگر و نژادپرست، با هدف برانگیختن تنفر و دشمنی نسبت به آنها.
۳. عملیات روانی و سازماندهی مجازی
- دعوت به اعتراض و خشونت: استفاده از بسترهای پیامرسان برای فراخوان به تظاهرات غیرقانونی، شورشها و درگیریها در مناطق اقلیتنشین.
- تکنیک القای ترس و ناامیدی (Fear-Mongering): تصویرسازی از وضعیت نامطلوب کنونی و آیندهای تاریک برای اقلیتها در صورت عدم تغییر، برای ترساندن و وادار کردن آنها به اقدام.
- ایجاد ارتش سایبری و حسابهای جعلی: به کارگیری حسابهای کاربری جعلی (باتها و ترولهای اینترنتی) برای ایجاد یک موج کاذب در شبکههای اجتماعی و اینگونه القا کردن که مطالبات جداییطلبانه یا اعتراضی دارای حمایت مردمی گسترده است.
- جذب و استخدام: استفاده از فضای مجازی برای جذب و شبکهسازی افراد مستعد و ناراضی از میان اقلیتها برای اقدامات براندازانه یا تشکیل گروههای ضد دولتی.
نقش پیامرسانها و شبکههای اجتماعی
فضای بدون مرز رسانههای نوین به این سوء استفادهها سرعت و بُرد بیشتری میبخشد:
- سرعت انتشار بالا: شبکههای اجتماعی (مانند فیسبوک، توییتر و اینستاگرام) و پیامرسانها (مانند تلگرام و واتساپ) محتوا را با سرعت ویروسی منتقل میکنند، به ویژه در میان گروههایی که ارتباطات داخلی قوی دارند.
- گمنامی و عدم پاسخگویی: امکان ایجاد حسابهای کاربری جعلی و ناشناس، سوء استفادهکنندگان را قادر میسازد تا بدون ترس از پاسخگویی، محتوای نفرت پراکنانه منتشر کنند.
- ایجاد گروههای بسته: پیامرسانها امکان ایجاد گروههای مخفی را فراهم میآورند که میتوان در آنها افراد را هدفمند تحریک کرد و برای برنامهریزی عملیات روانی و میدانی استفاده کرد.
این اقدامات، با بهرهگیری از ویژگیهای خاص فضای مجازی، زمینه را برای واگرایی و اقدام علیه تمامیت ارضی و امنیتی کشورها فراهم میسازد.
مصادیق عینی از سوء استفاده از رسانه های نوین برای تحریک اقلیت ها
سوء استفاده از رسانههای نوین و بستر پیامرسانها برای تحریک اقلیتهای قومی، زبانی، مذهبی و ملی علیه کشورها، یک روش اثباتشده و پرتکرار در جنگهای شناختی است. هدف نهایی این سوءاستفادهها، تضعیف همبستگی ملی و ایجاد بیثباتی از طریق دامن زدن به اختلافات درونی است. این فنون شامل انتشار اطلاعات کاملاً نادرست یا تحریفشده با هدف ایجاد ترس، خشم و بیاعتمادی میان اقلیتها و نهادهای حاکم کشور مربوطه است. مصادیق متعددی برای این موضوع می توان ذکر کرد:
۱. انتشار اخبار جعلی و شایعات (Fake News & Disinformation)
* میانمار و اقلیت روهینگیا:
- رسانه اصلی: عمدتاً فیسبوک به عنوان بستر اجتماعی غالب در میانمار مورد سوء استفاده قرار گرفت.
- شیوه عمل: با انتشار وسیع و هدفمند اخبار جعلی و محتوای نفرتپراکن از سوی کاربران مرتبط با بوداییان افراطی علیه مسلمانان روهینگیا که این محتواها شامل عکسهای قدیمی و بیربط یا تصاویر گرافیکی خشونتآمیز بود تا منجر تحریک عمومی جامعه اکثریت بودایی و ارتش میانمار برای نسلزدایی علیه اقلیت مسلمان شد.
* هند (درگیریهای قومی و مذهبی):
- رسانه اصلی: واتساپ به دلیل نفوذ بالا در مناطق روستایی و شهری.
- شیوه عمل: در موارد متعددی، شایعاتی درباره ربودن کودکان یا تجاوزهای ساختگی در قالب پیامهای زنجیرهای و ویدیویی در واتساپ منتشر شده است که منجر به درگیری های شدید گردیده است. این شایعات به صورت هدفمند برای تحریک اعضای یک گروه مذهبی یا قومی علیه گروه دیگر (مانند مسلمانان و سیک ها) استفاده شدند و در نهایت منجر به وقوع حملات خشونتآمیز و لینچ کردن (اعدام فراقانونی) افراد بیگناه شدند.
۲. برساختن روایتهای تفرقهافکنانه و اهریمنسازی
این شیوه بر بزرگنمایی سیستماتیک شکافهای موجود و خلق روایتهایی متمرکز است که دولت یا گروه اکثریت را ستمگر و دشمن اقلیتها معرفی میکند و بهاینترتیب زمینههای تجزیهطلبی یا شورش را فراهم میسازد.
مصادیق عینی:
* بالکان (بحرانهای قومی):
- رسانه اصلی: شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی همسو.
- شیوه عمل: استفاده از زبانهای محلی و قومی در رسانههای تحت نفوذ قدرتهای خارجی برای احیای خاطرات تاریخی جنگها و درگیریهای گذشته. این روایتها بهطور مداوم بر ظلم تاریخی و نادیده گرفتن حقوق فرهنگی و سیاسی یک اقلیت خاص تأکید میکردند تا حس قربانی بودن و لزوم جدایی یا مبارزه مسلحانه تقویت شود که این نمونه در بالکان و برای تجزیه یوگسلاوی استفاده شد.
* سوریه و عراق:
- رسانه اصلی: شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی مثل تلگرام و واتساپ و بسترهایی مثل فیسبوک و اینستاگرام برای انتشار محتوای افراطی و تکفیری.
- شیوه عمل: گروههای تروریستی از بسترهای رسانه های اجتماعی برای برساختن روایتهای مذهبی افراطی استفاده کردند که دیگر اقلیتها (مانند شیعیان، ایزدیها یا مسیحیان) را کافر و واجبالقتل معرفی میکرد. این امر نه تنها منجر به تحریک به خشونت شد، بلکه به جذب نیروی انسانی از میان جوانان ناراضی در کشورهای مختلف برای داعش کمک کرد.
۳. عملیات روانی و سازماندهی مجازی
این بُعد شامل استفاده مستقیم از ابزارهای پیامرسانی برای فراخوان، هماهنگی و مدیریت اعتراضات یا اقدامات خشونتآمیز در مناطق اقلیتنشین است.
مصادیق عینی:
* بهار عربی (شمال آفریقا):
- رسانه اصلی: فیسبوک، توییتر و پیامرسانها.
- شیوه عمل: اگرچه جنبشهای بهار عربی در کشورهای مختلف اهداف گستردهای داشتند، اما در بسیاری از موارد از شبکههای اجتماعی برای فراخوان سریع و ناگهانی تجمعات استفاده شد. در کشورهایی با شکافهای مذهبی یا قومی، این بسترها به سرعت به ابزاری برای سازماندهی گروههای مخالف در مصر و لیبی و سودان بر اساس این هویتها تبدیل شدند.
راهکارهای مقابله با تحریک اقلیتها در فضای مجازی
مقابله با سوء استفاده هدفمند از رسانههای نوین برای تحریک اقلیتهای چهارگانه عرفی نیازمند یک استراتژی چندوجهی و جامع است که هم ابعاد فرهنگی و آموزشی و هم ابعاد فنی و سیاسی را در بر بگیرد.
راهکارهای اصلی مقابله را میتوان در سه حوزه کلیدی دستهبندی کرد:
۱. حوزه آموزشی و فرهنگی (تقویت سواد رسانهای)
مهمترین عامل کاهش آسیبپذیری در برابر عملیات روانی، افزایش آگاهی عمومی است:
* ارتقاء سواد رسانهای:
- آموزش گسترده به مردم، بهویژه جوانان و اقلیتها، در خصوص شیوههای تشخیص اخبار جعلی (فیکنیوز)، پروپاگاندا، و تاکتیکهای دستکاری اطلاعات.
- آگاهسازی در مورد ماهیت و منابع مالی رسانههای خارجی و اهداف پنهان آنها.
- تشویق تفکر انتقادی نسبت به محتوای رسانهای، بهجای پذیرش منفعلانه.
* ترویج فرهنگ گفتوگو:
- ایجاد بسترهای مشروع و آزاد برای گفتوگوی سالم و سازنده میان اقلیتها و دولت یا گروه اکثریت جامعه برای طرح و حل مشکلات و کاهش احساس نابرابری و انزوا.
- ترویج همبستگی ملی و تأکید بر ارزشهای مشترک فرهنگی، تاریخی و اجتماعی.
۲. حوزه اطلاعاتی و فنی (کنترل و پاسخ متقابل)
* شفافسازی و اطلاعرسانی مستند:
- نهادهای رسمی باید در زمان بحران یا انتشار شایعات، به سرعت و با شفافیت کامل و مستند به شایعات پاسخ دهند و نیازهای خبری مردم را از طریق منابع معتبر داخلی برآورده سازند.
- افزایش سرعت و کیفیت اطلاعرسانی به زبانها و گویشهای محلی در مناطق اقلیتنشین.
* مقابله فعال (جنگ رسانهای متقابل):
- استفاده از فناوریهای برتر رسانهای برای تولید محتوای جذاب، متقاعدکننده و باکیفیت برای خنثیسازی روایتهای تفرقهافکنانه.
- شناسایی و مسدود کردن شبکههای باتها، ترولها و حسابهای جعلی که مسئول انتشار اطلاعات نادرست و تحریکآمیز هستند.
۳. حوزه اجتماعی و حکمرانی (رفع زمینههای نارضایتی)
مقابله بلندمدت و ریشهای منوط به کاهش دلایل نارضایتی اقلیتها است:
* عدالت و توسعه متوازن:
- پیگیری طرحهای حمایتی و توسعهای هدفمند برای اقلیتها به منظور رفع احساس نابرابری اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
- تضمین اجرای حقوق شهروندی و فرصتهای برابر برای همه اقوام و مذاهب.
* بازنمایی مثبت:
- ترویج بازنمایی مثبت و واقعی از مشارکتها و نقش اقوام و اقلیتها در هویت ملی و تاریخ کشور در رسانههای داخلی و کتب آموزشی، به جای نادیده گرفتن یا کلیشهسازی.
• پاسخگویی و نظارت:
* ایجاد سازوکارهای نظارتی برای اطمینان از پاسخگویی نهادهای دولتی نسبت به مطالبات مشروع اقلیتها.
در مجموع، موفقیت در این نبرد رسانهای و شناختی نیازمند بصیرتبخشی به مردم و اصلاح ساختاری برای تقویت انسجام و وفاق ملی و تابآوری اجتماعی و تقویت بصیرت و آگاهی شهروندان و بخصوص شهروندان متعلق به جوامع اقلیت در کشورها است.
*مرکز پژوهشی حقوق اقلیت ها